
فناوری غیرمتمرکز متنباز؛ کلید نجات آزادی بیان در اینترنت
- کنترل متمرکز وب۲ آزادی بیان را محدود و دادههای کاربران را تجاریسازی میکند.
- فناوری غیرمتمرکز و متنباز بر مبنای بلاکچین بستر مقاوم در برابر سانسور و دسترسی آزاد به دادهها فراهم میکند.
- پروتکلهای متنباز نظیر IPFS و Filecoin دسترسی مداوم و بدون نقطه شکست به دادهها تضمین میکنند.

آزادی بیان بدون فناوری غیرمتمرکز و متنباز در معرض خطر است
چشمانداز تیم برنرز-لی از وب جهانشمول مرده است. بهجای یک سیستم اطلاعاتی باز و در دسترس جهانی، وب توسط هلدینگهای داده متمرکز جهانی کنترل میشود که نهتنها آزادی بیان را محدود میکنند، بلکه دادههای شما را بهعنوان بهای ورود تجاریسازی میکنند. شرکتهای وب۲ باغهای حصارکشیشدهای ساختهاند که شکاف اطلاعاتی عظیمی بین شرکتها و کاربران ایجاد کرده است.
فناوری غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین با زیر و رو کردن وضع موجود، جایگزینی برای زیرساختهای متنبسته وب۲ ارائه میدهد. این فناوری به توسعهدهندگان امکان میدهد وبی مقاوم در برابر سانسور و باز برای دادهها بسازند و از آزادی بیان حمایت کنند. فناوری متنباز تحولی بنیادی در اینترنتی عادلانه و فراگیر ایجاد میکند که شرکتهای متمرکز وب نتوانند قوانین را تحمیل کنند.
در سال ۱۹۸۹، اختراع برنرز-لی فضایی مجازی برای همکاری، اشتراکگذاری و یادگیری متقابل ایجاد کرد. اولین نسخه وب بر پایه گشایش بود؛ جایی که هر کسی میتوانست مشارکت کند، به اطلاعات دسترسی داشته باشد، با دیگران همکاری کند و از فرصتهای مساوی بهرهمند شود.
اما در سال ۲۰۲۵ اینترنت دیگر آزاد نیست. نیروی خام سرمایه، شرکتهای متمرکز را جسور ساخته تا کنترل اقتدارگرایانهای بر جریان دادهها و اطلاعات اعمال کنند. متأسفانه این شرکتها قدرت و منابع خود را از کاربران ناآگاه بهدست آوردهاند که بیخبر در استراتژیهای انباشت سرمایه آنها مشارکت کردهاند.
شرکتهای وب۲ بهطور پنهانی دادههای کاربران را بدون پرداخت منصفانه جمعآوری میکنند و از آن بهعنوان ابزاری برای کنترل رفتار کاربران استفاده میکنند. آنها دادههای کاربران را برای آموزش الگوریتمهای غیرشفاف بهکار میگیرند و با بهرهگیری از قابلیت کشف اطلاعات، باورها و احساسات کاربران را شکل میدهند.
این روش عمدتاً در پلتفرمهای متمرکز شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اکس دیده میشود که پروندههای متعدد رسوایی و شکایات در شرف رسیدگی اعتماد کاربران را تضعیف کرده است. برای مثال، در ژوئن ۲۰۲۴ شرکت متا، مالک فیسبوک و اینستاگرام، از سوی ۱۱ عضو اتحادیه اروپا شکایت شد. این شکایات مربوط به استفاده از دادههای شخصی مانند پستها و تصاویر برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی بدون کسب رضایت بود که قوانین حریم خصوصی اتحادیه اروپا را نقض میکرد.
رسوایی کمبریج آنالیتیکا نشان داد که چگونه شرکتها با استخراج دادهها دیدگاههای سیاسی و نتایج انتخابات را شکل میدهند. این شرکتها همچنین با ارائه روایتهای از پیش تعیینشده و ترویج یا زیر سؤال بردن گزارشهای گزینششده، رفتار بازار را کنترل و گاهی دیدگاه عمومی را درباره دادههای بهداشتی و اقتصادی شکل میدهند.
تحت قانون بازارهای دیجیتال، کمیسیون اروپا تحقیق عدمتطابق را علیه اپل، متا، آمازون و آلفابت آغاز کرده است. همچنین متا بهدلیل عدمرعایت مقررات حریم خصوصی با جریمه ۱.۳ میلیارد دلاری مواجه شده است.
در این شرایط، «آزادی بیان» رویایی دستنیافتنی به نظر میرسد چون کل پشته فناوری میزبان دسترسی و گشایش نیست. برای محقق کردن چشمانداز برنرز-لی، اپلیکیشنها باید از پشته فناوری غیرمتمرکز استفاده کنند و از پایه بر معماری متنباز ساخته شوند.
پشته فناوری یک اپ شامل رابط کاربری (فرانتاند)، بخش پشتی (بکاند)، ذخیرهسازی داده و شبکه توزیع محتوا (CDN) است. پلتفرمهای وب۲ به پشته متمرکزی متکی هستند که آزادی بیان را به خطر میاندازد، در حالی که اغلب اپلیکیشنهای مبتنی بر بلاکچین از پشته فناوری غیرمتمرکز و مقاوم در برابر سانسور با دسترسی بالا بهره میبرند.
برخی از برنامههای غیرمتمرکز (DApp) فرانتاند خود را بهصورت غیرمتمرکز طراحی میکنند، اما بخش عمده بکاند آنها همچنان روی زیرساختهای متمرکز داده قرار دارد. برای مثال، با وجود آسیبپذیری در برابر سانسور و نقطههای شکست واحد، DAppها اغلب از ارائهدهندگان ابری متمرکز و پلتفرمهای میزبانی داده استفاده میکنند. این بردارهای حمله پروژههایی مانند Tornado Cash را در معرض تصمیمات دولتها قرار میدهد.
حرکت بهسوی پروتکلهای متنباز برای ذخیرهسازی توزیعشده داده مانند سیستم فایل بینسیارهای (IPFS) و Filecoin فلسفه آزادی بیان را در DAppها حفظ میکند. این پروتکلها فضایی برای ذخیرهسازی مقاوم در برابر سانسور و دستکاری فراهم میکنند که بدون قطعیهای خودسرانه در دسترس باقی میماند.
DAppها همچنین برای انتقال داده از بکاند به فرانتاند، بهویژه در شبکههای مختلف، به ارائهدهندگان فراخوان رویه از راه دور (RPC) متمرکز متکی هستند. اما هرگونه قطعی یا حمله، مانند حمله اخیر به شبکه اکس، میتواند باعث از کار افتادن، ناکارآمدی، شکاف داده و قطعی جریان اطلاعات شود. اگر این مسأله کماهمیت به نظر برسد، به خاطر داشته باشید که قطعی یا ناکارآمدی در امور مالی غیرمتمرکز میتواند میلیاردها دلار هزینه داشته باشد.
پروتکلهای غیرمتمرکز با توزیع دسترسی و کانالهای انتقال داده در میان اپراتورهای مستقل گره، این مشکلات را حل میکنند. پرسوجوهای داده در سراسر شبکه پخش میشوند، نقطه شکست واحد را حذف میکنند و دسترسی مداوم به داده را تضمین میکنند. مهمتر اینکه آنها حقوق آزادی بیان را حفظ میکنند چون هیچ گره واحدی نمیتواند جریان داده را مسدود کند و شبکه حتی با آفلاین شدن چند گره همچنان در دسترس است.
شبکههای توزیع محتوا (CDN) که جزء حیاتی دیگری برای پاسخ به درخواستهای کاربران هستند، ممکن است بهدلیل فشارهای بازار یا نفوذ سیاسی غیرقابل دسترس شوند. تصمیمهای غیرشفاف در جلسات پشت درهای بسته جریان دادهها در CDNها را بدون اطمینان هدایت میکنند. پروتکلهای غیرمتمرکز نیاز به تصمیمگیری متمرکز را از بین میبرند و امکان دسترسی مستقیم اپها به دادهها بدون واسطه را فراهم میکنند. این پروتکلهای بدون مجوز سرویسدهندگان داده و خدمات متنباز را مستقیماً به کاربران و اپها وصل میکنند و تعامل انسانی و مشکلات ساختگی مرتبط را حذف میکنند.
پلتفرمهای مبتنی بر بلاکچین پایههای یک پشته فناوری غیرمتمرکز را شکل میدهند که آزادی بیان را ترویج میکند و در کنترل شرکتهای متمرکز وب۲ نیست. این پروتکلهای بدون مجوز دنیایی متنباز میسازند و اینترنت را به چشمانداز برنرز-لی از شبکهای جهانی و در دسترس بازمیگردانند.