cointelegraph
cointelegraph
.

چرا SocialFi اوج نگرفت و چه تغییراتی لازم است؟

مفاهیم کلیدیمفاهیم کلیدی
  • زیرساخت بلاک‌چین فعلی توان پاسخگویی به نیازهای حجم تراکنش شبکه‌های اجتماعی را ندارد.
  • عدم تعامل بین زنجیره‌ها و نبود هویت قابل حمل، تجربه تکه‌تکه SocialFi را تشدید می‌کند.
  • معماری ماژولار و زنجیره‌های اختصاصی اجتماعی کلید رفع موانع و رشد واقعی هستند.
چرا SocialFi اوج نگرفت و چه تغییراتی لازم است؟

SocialFi شکست خورد — این موارد باید تغییر کند

در نگاه اول، SocialFi تصمیم آسانی به نظر می‌رسد. این مفهوم وعده می‌دهد که توازن قدرت در رسانه‌های اجتماعی را تغییر دهد و اختیار نحوه استفاده و درآمدزایی از محتوا و داده‌های شخصی را به کاربران بسپارد. علاوه بر این، کاربران را در بازار تبلیغات رسانه‌های اجتماعی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلاری سهیم می‌کند؛ بازاری که اکنون تقریباً به‌طور کامل در اختیار غول‌هایی مثل متا است. با این حال، پلتفرم‌های SocialFi امروز بیشتر شبیه شهرهای خالی دیجیتال هستند تا مراکز پرجنب‌وجوش وب۲. برای مثال، Friend.tech که در ۲۰۲۳ به‌عنوان ستاره‌ای نوظهور معرفی شد، در اوج به تنها ۸۰ هزار کاربر فعال روزانه رسید و پس از آن به زیر ۱۰ هزار سقوط کرد.

چه چیزی مانع رشد SocialFi می‌شود؟ چرا به جای رقابت با فیسبوک، بیشتر مسیر فراموشی Friend.tech را تکرار می‌کند؟ واقعیت تلخ این است که شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز نتوانسته‌اند کاربران عادی را جذب و نگه دارند؛ هرچند که در جوامع وب۳ اشتیاق واقعی وجود دارد.

وعده اصلی مالکیت کاربر، انتقال‌پذیری داده و درآمدزایی هنوز جذاب است، اما مشکلات ساختاری عمیقی مانع پذیرش آن شده‌اند.

زیرساخت‌های بلاک‌چین هرگز برای نیازهای پردازش بالا و تأخیر کم شبکه‌های اجتماعی طراحی نشده‌اند. کاربران رسانه‌های اجتماعی انتظار دارند هنگام بارگذاری عکس، لایک کردن یا دنبال کردن حساب‌های جدید، نتایج فوری ببینند؛ عملیاتی که روزانه صدها میلیون تراکنش در پلتفرم‌هایی مثل اینستاگرام، تیک‌تاک و ایکس ایجاد می‌کند.

برای مثال اتریوم تنها ۱۵ تا ۲۰ تراکنش بر ثانیه پردازش می‌کند. حتی سولانا—که اغلب به‌عنوان زنجیره‌ای با عملکرد بالا معرفی می‌شود—با حدود ۵۰۰۰ تراکنش بر ثانیه هم کم می‌آورد. در برابر ۲۵ میلیون بارگذاری ویدیو در تیک‌تاک یا ۵۰۰ میلیون پست روزانه در ایکس، پذیرش غیرممکن می‌شود وقتی کاربر باید ۳۰ ثانیه برای تأیید کامنت صبر کند یا با کارمزدهای متغیر از ۱۰ سنت تا ۵۰ دلار مواجه شود.

متا سالانه ۳۵ میلیارد دلار صرف تحقیق و توسعه می‌کند تا سادگی اعتیادآور پلتفرم‌های خود را ارتقا دهد. الگوریتم تیک‌تاک با تکیه بر یک میلیارد ساعت تعامل روزانه، محتوایی بسیار روان ارائه می‌دهد؛ به‌طوری که ۴۷ درصد کاربران بلافاصله پس از بیدار شدن برنامه را باز می‌کنند. نتیجه؟ رابطی که تکنولوژی پشت آن پنهان می‌شود.

در مقابل، بیشتر پلتفرم‌های SocialFi کاربران جدید را با پنجره‌های کیف‌پول، اصطلاحات رمزارز و کارمزدهای متغیر مواجه می‌کنند. برای کاربران عادی این سردرگم‌کننده و ترسناک است. یک مطالعه DappRadar در ۲۰۲۳ نشان داد ۹۲ درصد کاربران SocialFi ظرف ۳۰ روز منصرف می‌شوند.

تا وقتی که اپلیکیشن‌های SocialFi نتوانند تجربه‌ای بی‌دردسر مشابه وب۲ ارائه کنند و در عین حال مزایای منحصر به فرد خود را داشته باشند، پذیرش محدود به کاربران حرفه‌ای رمزارز باقی خواهد ماند.

جهان چندزنجیره‌ای وب۳ SocialFi را به جزیره‌های جداافتاده تقسیم کرده است. گراف اجتماعی Lens Protocol با Farcaster یکپارچه نیست. ابزارهای درآمدزایی Friend.tech به DeSo منتقل نمی‌شوند. نتیجه؟ تجربه‌ای تکه‌تکه بدون اثرات شبکه‌ای. تصور کنید کاربران جیمیل برای ایمیل زدن به اوت‌لوک باید هزینه بپردازند و نمی‌توانند مخاطبان یا پیام‌هایشان را منتقل کنند. این وضعیت فعلی SocialFi است.

برای حل این مشکل، باید سیستم‌های هویت غیرمتمرکز مانند ENS و استانداردهای نوظهوری مثل EAS، گراف‌های اجتماعی قابل‌حمل و ترکیب‌پذیر را ممکن کنند. محتوا، دنبال‌کنندگان و اعتبار کاربر باید همراه او جابجا شود تا به کل اکوسیستم کمک کند، نه فقط یک اپ.

راه‌حل چالش‌های پذیرش SocialFi تنها بهبود تدریجی مدل‌های موجود نیست بلکه زیرساختی هدفمند است که ویژه برنامه‌های اجتماعی طراحی شده باشد. همان‌طور که مقیاس‌پذیری افقی زیرساخت‌های وب۲ را متحول کرد، معماری ماژولار بلاک‌چین که مواردی مثل دسترسی به داده، اجرا و تسویه را جدا می‌کند، پایه‌ای برای برنامه‌های اجتماعی قابل گسترش تا میلیاردها کاربر فراهم می‌آورد.

این تحولات از هم‌اکنون در حال رخ دادن هستند. Farcaster از شبکه اصلی اتریوم به لایه دوم Optimism مهاجرت کرده تا تعاملات اجتماعی کم‌هزینه‌تری ارائه دهد. Lens Protocol در حال انتقال به ZKsync است و با استفاده از اثبات‌های دانش‌صفر همزمان مقیاس‌پذیری و حریم خصوصی کاربر را حفظ می‌کند. CyberConnect نیز بلاک‌چین مخصوص خود به نام Cyber را راه‌اندازی کرده که برای برنامه‌های اجتماعی بهینه شده و اکنون تعاملات سریع‌تر و ارزان‌تر با گراف اجتماعی درون‌ساخت را پشتیبانی می‌کند.

این ساختارهای هدفمند شبیه آن چیزی هستند که وب۲ با تفکیک داده، اجرا و ذخیره‌سازی برای مدیریت رشد نمایی انجام داد. نسخه وب۳ آن معماری ماژولار است: رول‌آپ‌ها برای عملکرد، ذخیره‌سازی غیرمتمرکز برای رسانه و لایه‌های هویتی مثل ENS یا Lit Protocol.

وقتی بر پایه درست ساخته شوند، SocialFi می‌تواند وعده اصلی خود را عملی کند: بازگرداندن کاربران به مرکز تجربه شبکه‌های اجتماعی. این یعنی مالکیت واقعی هویت و محتوا، گراف‌های اجتماعی قابل انتقال در تمام اپ‌ها و توزیع عادلانه ارزش به کسانی که محتوا را تولید و مدیریت می‌کنند.

فرصت فراتر از اصلاح کاستی‌های وب۲ است. مالکیت واقعی به تولیدکنندگان اجازه می‌دهد کنترل خود و مخاطبان را در پلتفرم‌های مختلف حفظ کنند. پول برنامه‌پذیر می‌تواند روندهای ویروسی مشابه تیک‌تاک را با تقسیم خودکار درآمد فراهم کند؛ تصور کنید چالشی رقص که ۱۰ درصد از درآمد تبلیغات را میان آثارگذار تقسیم می‌کند. ترکیب پول برنامه‌پذیر با ارتباطات اجتماعی، مدل‌های جدید تعامل را ممکن می‌سازد؛ از پرداخت انعام برای محتوای باکیفیت تا اشتراک درآمد خودکار برای تولید مشترک.

تکرارهای اولیه SocialFi فراتر از علاقه‌مندان رمزارز پیشرفتی نداشتند. اگر بالاخره موانع فنی و تجربه کاربری اساسی برطرف شوند، شبکه اجتماعی وب۳ می‌تواند مزیتی نامتناسب نسبت به پلتفرم‌های تثبیت‌شده که تنها وب۳ قادر به ارائه آن است، به‌دست آورد.

لینک خبر
ترجمه شده توسط زهرا زینی