
آیا اتریوم در نبرد بازدهی عقب مانده یا برنده نهایی است؟
- افزایش رقابت استیبلکوینها و پروتکلهای دیفای باعث کاهش جذابیت سهامگذاری اتریوم شده است.
- بازدهی سالانه سهامگذاری اتریوم به زیر ۳ درصد رسیده اما همچنان نسبت به رقبا قابل توجه است.
- اغلب محصولات بازدهدار بر زیرساخت اتریوم ساخته شدهاند و رشد این حوزه میتواند ارزش ETH را تقویت کند.

اتریوم و نبرد برای بازدهی: آینده ETH چگونه رقم میخورد؟
در گذشته، سود ثابت فقط مختص امور مالی سنتی (TradFi) بود اما اکنون بازدهی رویزنجیرهای به یک ستون اصلی در دنیای رمز ارزها تبدیل شده است و اتریوم، به عنوان بزرگترین بلاکچین اثبات سهام، در مرکز این تحول قرار دارد. اقتصاد اتریوم بر اساس قفل شدن ETH کاربران برای امنیت شبکه و کسب سود ساخته شده است. اما اکنون تنها گزینه پیش روی کاربران، اتریوم نیست.
امروزه کاربران کریپتو به محصولات متنوع بازدهدار دسترسی دارند که برخی از آنها مستقیماً با سود سهامگذاری اتریوم رقابت میکنند و این مسئله میتواند موقعیت این بلاکچین را تضعیف کند. استیبلکوینهای بازدهدار انعطافپذیری بیشتری و دسترسی به امور مالی سنتی را ارائه میدهند و بازدهشان با اوراق خزانه آمریکا و استراتژیهای مصنوعی مرتبط است. در کنار آن، پروتکلهای وامدهی دیفای، دامنه انواع داراییها و پروفایل ریسک را برای سپردهگذاران گسترش دادهاند. اغلب این گزینهها بازدهی بالاتری نسبت به سهامگذاری اتریوم عرضه میکنند و سوال اصلی این است: آیا اتریوم در حال از دست دادن آرام نبرد بازدهی است؟
سود سهامگذاری اتریوم و روند نزولی آن
بازدهی سهامگذاری اتریوم پاداشی است که اعتبارسنجها بابت امنسازی شبکه میگیرند. این بازده از دو منبع تأمین میشود: پاداشهای لایه اجماع و لایه اجرا. پاداش اجماع توسط پروتکل صادر میشود و وابسته به کل مقدار ETH سهامگذاری شده است؛ هرچه ETH بیشتری در شبکه قفل باشد، پاداش هر اعتبارسنج کاهش مییابد. این فرمول به گونهای طراحی شده که با افزایش سرمایه، بازده نسبتاً کاهش یابد.
پاداشهای لایه اجرا شامل کارمزدهای اولویت تراکنشها و ارزش استخراجشدنی حداکثری (MEV) است که بسته به استفاده از شبکه و استراتژی اعتبارسنجها تغییر میکند. از زمان بهروزرسانی مرج در سپتامبر ۲۰۲۲، سود سهامگذاری اتریوم به تدریج کاهش یافته است؛ از حدود ۵.۳ درصد در اوج تا زیر ۳ درصد اکنون، که ناشی از افزایش تعداد ETH قفلشده و بلوغ شبکه است. در حال حاضر بیش از ۳۵ میلیون ETH، معادل ۲۸ درصد عرضه کل، سهامگذاری شده است.

با این حال، بازده کامل سهامگذاری فقط برای اعتبارسنجهای انفرادی که خودشان نود اجرا میکنند و ۳۲ ETH قفل میکنند، امکانپذیر است. اگرچه این کاربران کل پاداش را دریافت میکنند، اما مسئولیت کامل نگهداری سختافزار و اجتناب از جریمهها نیز با خودشان است. اغلب کاربران ترجیح میدهند از پروتکلهای سهامگذاری منعطف مثل لیدو یا خدمات متولی اکسچنجها استفاده کنند که سادهتر اما با کارمزد ۱۰ تا ۲۵ درصدی هستند و سود نهایی را کاهش میدهند.
رقابت اتریوم با استیبلکوینها و پلتفرمهای دیفای
سود سالانه سهامگذاری زیر ۳ درصد اتریوم شاید پایین به نظر برسد، اما همچنان نسبت به رقیب عمده خود، سولانا (که میانگین APY شبکه حول ۲.۵ درصد است) رقابتی است. از نظر واقعی، بازدهی اتریوم بهتر دیده میشود چون تورم خالص آن فقط ۰.۷ درصد، اما این عدد برای سولانا ۴.۵ درصد است؛ یعنی سهامگذاران اتریوم طی زمان کمتر دچار رقیق شدن ارز خود میشوند.
اما چالش اصلی اتریوم، بلاکچینهای رقیب نیست بلکه ظهور پروتکلهای جدید بازدهساز است. استیبلکوینهای بازدهدار به کاربران امکان نگهداری دارایی دلاری و در عین حال کسب سود، آن هم اغلب از اوراق خزانهداری آمریکا یا استراتژیهای مصنوعی، را میدهند. بر خلاف استیبلکوینهای سنتی مانند USDC و USDT که سودی به کاربران نمیدهند، این ابزارهای جدید بخشی از بازدهی خود را توزیع میکنند.
پنج استیبلکوین اصلی بازدهدار—sUSDe، sUSDS، SyrupUSDC، USDY و OUSG—بیش از ۷۰ درصد از بازار ۱۱.۴ میلیارد دلاری را در اختیار دارند و هر کدام روش متفاوتی برای ایجاد سود دارند. برای مثال، sUSDe که توسط شرکت BlackRock پشتیبانی میشود، از استراتژی مصنوعی با مشتقات ETH و سود سهامگذاری بهره میبرد و بازدهی ۱۰ تا ۲۵ درصدی تاریخی داشته است اما اکنون در حدود ۶ درصد قرار دارد. sUSDS که تمرکز بیشتری بر تمرکززدایی و کاهش ریسک دارد، در حال حاضر بازدهی ۴.۵ درصدی ارائه میدهد. SyrupUSDC از اوراق خزانه توکنیشده و MEV سود میبرد و فعلاً ۶.۵ درصد سود میدهد. USDY و OUSG نیز بر مبنای اوراق خزانه کوتاهمدت آمریکا ساخته شدهاند و به ترتیب ۴.۳ و ۴ درصد بازده دارند و اصولاً برای کاربران سازمانی با الزامات KYC طراحی شدهاند.

تفاوت اصلی این محصولات در نوع وثیقه (مصنوعی یا واقعی)، سطح ریسک و میزان دسترسی آنهاست. اکثر این استیبلکوینها کاملاً غیرمتمرکز و بدون محدودیت هستند اما برخی برای مشتریان سازمانی با الزامات احراز هویت عرضه میشوند. استیبلکوینهای بازدهدار به سرعت در حال رشد هستند و طی سال گذشته ۲۳۵ درصد رشد داشتهاند؛ نشانهای که تقاضا برای درآمد ثابت رویزنجیرهای را تایید میکند.
پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز مانند Aave، Compound و Morpho نیز به کاربران امکان میدهند با واریز دارایی در استخرها سود به دست آورند. این پروتکلها نرخ سود را بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین میکنند؛ در مواقع افزایش تقاضا برای وام، نرخ سود هم بالا میرود. "شاخص سود دیفای چینلینک" نشان میدهد که نرخ وامدهی USDC به طور متوسط حدود ۵ درصد و USDT حدود ۳.۸ درصد است که در بازارهای گاوی یا دورههای هیجانانگیز، این نرخها افزایش مییابد.

برخلاف بانکها که نرخ را بر اساس سیاستهای بانک مرکزی و ریسک اعتباری تنظیم میکنند، دیفای کاملاً بازارمحور است و این وضعیت هم فرصت بازدهی بالاتر و هم ریسکهای خاص (مانند باگ قراردادهوشمند، شکست اوراکل، دستکاری قیمت و بحران نقدینگی) را به همراه دارد.
آیا اتریوم بازنده یا برنده نبرد بازدهی خواهد شد؟
نکته جالب اینکه بسیاری از این محصولات در اصل بر بستر اتریوم ساخته شدهاند؛ یعنی استیبلکوینهای بازدهدار، اوراق خزانه توکنیشده و پروتکلهای وامدهی عمدتاً روی زیرساخت اتریوم اجرا میشوند و در برخی موارد از خود ETH برای تولید سود استفاده میکنند. اتریوم همچنان مورد اعتمادترین بلاکچین در نزد فعالان مالی سنتی و کریپتو است و میزبان اصلی دیفای و داراییهای واقعی توکنیشده محسوب میشود. با رشد این بخشها، استفاده از شبکه اتریوم افزایش، کارمزد تراکنشها بیشتر و ارزش بلندمدت ETH تقویت میشود.
بنابراین شاید اتریوم در ظاهر نبرد بازدهی را از دست میدهد اما در واقع آن را به شیوهای متفاوت برنده میشود.