cointelegraph
cointelegraph
.

آیا آینده چندزنجیره‌ای، دفی را تهدید می‌کند یا نجات می‌دهد؟ بررسی چالش‌ها و راهکارها

مفاهیم کلیدیمفاهیم کلیدی
  • پراکندگی نقدینگی، بزرگترین تهدید برای مقیاس‌پذیری دفی است.
  • استاندارد ERC-7683 و نقش حل‌کننده‌ها می‌تواند ترکیب‌پذیری را در محیط چندزنجیره‌ای بازگرداند.
  • داستان آینده دفی به کیفیت زیرساخت‌ها و راهکارهای هماهنگی میان زنجیره‌ها بستگی دارد.
آیا آینده چندزنجیره‌ای، دفی را تهدید می‌کند یا نجات می‌دهد؟ بررسی چالش‌ها و راهکارها

آینده چندزنجیره‌ای می‌تواند به دفی آسیب بزند قبل از اینکه آن را نجات دهد

مالی غیرمتمرکز یا دفی (DeFi) بر پایه ترکیب‌پذیری ساخته شده است؛ اما اکنون این ویژگی در حال شکست خوردن است. با گسترش شبکه‌های جدید بلاکچینی، نقدینگی بین آنها پراکنده می‌شود و انگیزه‌ها نیز تضعیف می‌گردد. آنچه زمانی محیطی مشترک و یکپارچه بود، حالا به ده‌ها بازار جداگانه تقسیم شده است. دفی هنوز از بین نرفته، اما اگر زیرساختی برای اتصال این محیط‌ها وجود نداشته باشد، ممکن است ویژگی اصلی خود را از دست بدهد.

پراکندگی نقدینگی؛ عامل اصلی ریسک مقیاس‌پذیری دفی

پراکندگی نقدینگی در حال تبدیل‌شدن به مشکل اصلی مقیاس‌پذیری دفی است. گسترش به چند شبکه بلاکچین، پاسخی طبیعی به محدودیت‌های مقیاس‌پذیری اتریوم بود، اما در عوض سبب پیدایش چالش‌های جدیدی شد. در نهایت، این زیرساخت است که تعیین می‌کند آینده چندزنجیره‌ای به نفع دفی خواهد بود یا به ضرر آن.

پروتکل‌های دفی به نقدینگی عمیق و ترکیب‌پذیر متکی هستند؛ یعنی یک مخزن مشترک دارایی‌ها که می‌توان آن را قرض گرفت، مبادله کرد یا در استراتژی‌های مختلف به کار گرفت. اما در دنیای چندزنجیره‌ای، این فرضیه دیگر برقرار نیست. اکنون نقدینگی روی ده‌ها شبکه لایه یک، رولاپ و اپ‌چین پخش شده است. به عنوان مثال، پلتفرم آوه روی ۱۷ شبکه و پندل بر روی ۱۱ شبکه فعال هستند. این پلتفرم‌ها عملکرد قابل توجهی دارند، اما نقدینگی جذب‌شده در هر شبکه به طور جداگانه قفل می‌شود و معمولاً در خارج از آن قابل دسترسی نیست.

پیامدهای پراکندگی نقدینگی و ناکارآمدی زیرساخت‌ها

این پراکندگی باعث ناکارآمدی‌های اساسی می‌شود: بازارهای با عمق کمتر، اسلیپیج (لغزش قیمت) بیشتر و انگیزه ضعیف‌تر برای کاربران و توسعه‌دهندگان پروتکل. حتی بهترین مدل‌های اقتصادی نیز زمانی دچار شکست می‌شوند که نقدینگی لازم برای عملکردشان وجود نداشته باشد. پروتکل‌هایی که بر روی شبکه اصلی اتریوم به خوبی کار می‌کردند، اکنون روی سایر شبکه‌ها با مشکل مواجه‌اند؛ نه به خاطر نقص در مدل، بلکه به دلیل تغییر محیط عمل.

انتقال به چند شبکه برای مقیاس‌پذیری لازم بود. اما اگر راهی برای شبیه‌سازی ترکیب‌پذیری بین شبکه‌ها وجود نداشته باشد، اساس موفقیت دفی به خطر می‌افتد.

مسائل عمیق‌تر از تجربه کاربری

بخش عظیمی از توجهات فعلی به مشکل تجربه کاربری در دفی چندزنجیره‌ای معطوف شده است؛ مثل جابجایی بین کیف پول‌ها، تهیه توکن گس و گذر از رابط‌های پل‌زنی بلاکچین. این‌ها نشانه‌های سطحی یک مشکل عمیق‌تر هستند: نبود یک لایه اجرای یکپارچه. کاربرانی که حتی اقدامات ابتدایی میان‌زنجیره‌ای انجام می‌دهند با رابط‌های متفاوت، قیمت‌گذاری‌های پراکنده و نتایج نامشخص مواجه می‌شوند.

در ماه‌های اخیر پیشرفت‌هایی با راهکارهای سواپ و پل‌زنی حاصل شده، اما مشکل پراکندگی نقدینگی و ناکارآمدی مسیرها همچنان پابرجاست. بیشتر این سیستم‌ها بر حوضچه‌های نقدینگی مستقل هر بلاکچین متکی‌اند که منجر به انگیزه‌های تکراری و مسیرهای محدود می‌شود. حتی اگر بخش ظاهری یکپارچه باشد، قسمت پشت‌صحنه هنوز پراکنده و ناکارآمد است.

چگونه حل‌کننده‌ها می‌توانند راهگشا باشند

اگر نقدینگی نتواند به راحتی بین زنجیره‌ها منتقل شود یا اجرای استراتژی‌ها نیازمند عمل کردن روی چند اپ یا پل زدن باشد، دفی به رشد چشمگیر نخواهد رسید. بلاکچین‌ها برای اجرا به صورت همزمان طراحی نشده‌اند و راهی بومی برای انجام اقدامات اتمیک میان‌زنجیره‌ای وجود ندارد. اما می‌توان این وضعیت را شبیه‌سازی کرد.

اینجاست که نقش حل‌کننده‌ها (Solvers) پررنگ می‌شود. حل‌کننده‌ها بازیگرانی هوشمند هستند که با استفاده از سرمایه و منطق خود، اقدامات پراکنده کاربران را به هم متصل می‌کنند. کاربر فقط قصد خود (مثلاً سواپ، واریز یا تعامل) را بیان می‌کند و حل‌کننده در پشت‌صحنه عملیات را انجام می‌دهد؛ یعنی پیچیدگی را برای کاربر حذف می‌کند.

استاندارد ERC-7683 و نقش آن در ترکیب‌پذیری

اینتنت‌ها (intents) فقط یک لایه انتزاعی نیستند؛ بلکه نحوه طراحی نقدینگی، ترکیب‌پذیری و اجرا را تغییر می‌دهند. استاندارد ERC-7683 نحوه بیان و انجام این اینتنت‌های میان‌زنجیره‌ای را استانداردسازی می‌کند. این کار پل زدن نامرئی را ممکن می‌سازد: سواپ، واریز یا تعامل با یک کلیک که بین زنجیره‌ها انجام می‌شود و کاربر نیاز به مدیریت پیچیدگی‌های پشت‌پرده ندارد؛ حتی در اکوسیستم‌هایی که برای همکاری طراحی نشده‌اند.

یک کاربر روی سولانا می‌تواند دارایی خود را در یک والت روی آربیتروم سواپ کند. نقدینگی اکنون می‌تواند به داخل یا خارج از زنجیره BNB منتقل شود، که قبلاً از استانداردهای اتریوم جدا بود. استراتژی‌ها قابل حمل می‌شوند و پروتکل‌ها قابلیت همکاری پیدا می‌کنند. نتیجه این نیست که همه‌چیز یکدست شود، بلکه سیستمی مقاوم‌تر و هماهنگ‌تر شکل می‌گیرد.

آینده دفی در محیط چندزنجیره‌ای

امروز چندزنجیره‌ای بودن یک بحث نظری نیست، بلکه واقعیت حاکم بر دفی است. مگر آنکه در لایه زیرساخت چاره‌ای برای ترکیب‌پذیری اندیشیده شود، دفی نمی‌تواند همگام با رشد شبکه‌ها پیش برود. ریسک اصلی هم فروپاشی ناگهانی نیست، بلکه فرسایش تدریجی آن است: نقدینگی کمتر، انگیزه ضعیف‌تر و کاهش میزان همکاری میان زنجیره‌ها.

زیرساخت حل‌کننده‌ها یک راه برون‌رفت ارائه می‌دهد؛ نه از طریق اجبار در یکدست‌سازی، بلکه با شبیه‌سازی همزمانی تجربه کاربری بر روی شبکه‌های پراکنده. این همان روشی است که قدرت اصلی دفی را حفظ می‌کند و آینده جدیدی برای آن رقم می‌زند.

لینک خبر
ترجمه شده توسط ریحانه پارسامهر
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.