دلایل و پیامدهای ریزش بورس تهران ؛ افت شاخص بورس تا کجا ادامه دارد؟
اخیرا بازار بورس باز هم تحت تاثیر اخبار جهان و دنیای سیاست دچار افت شده است. درست زمانی که انتظار می رفت به شاخص 3 میلیونی و بیشتر از آن برسیم، باز هم سهامداران را ناامید کرد. در ادامه قصد داریم به بررسی دلایل و پیامدهای ریزش بورس تهران بپردازیم. همچنین به این سوال پاسخ خواهیم داد که بورس تا کجا می ریزد و کی برمی گردد؟
پیش از آن مروری بر روند بازار سرمایه در چند سال اخیر داشته باشیم. شاخص کل بورس تهران، فروردین 1398 حدود 180 هزار واحد بود ولی ظرف 1 سال 2 و نیم برابر شد و به نیم میلیون واحد رسید از ابتدای سال 99 تا مرداد ماه این شاخص 300% دیگر بالا رفت و به بیش از دو میلیون واحد افزایش پیدا کرد. بعد از آن در عرض 3 ماه بیشتر از 40% افت کرد. این شروع ریزش بازار بورس و شروع یک کابوس نسبتا طولانی برای سهامداران بود.
اگر دارید این مطلب را مطالعه می کنید یعنی شما هم با ما یک خاطره مشترک دارید؛ متاسفانه هر روز صبح از خواب بیدار می شدیم و می دیدیم که سرمایه مان مقابل چشمانمان آب می شود. صف های فروش به قدری سنگین بود که هیچ کاری از دست ما بر نمی آمد. حتی با همان زیان های 60-50 درصدی هم نمی توانستیم از سهم ها خارج شویم. ریزش بازار بورس امروز با ریزش قبل متفاوت است و تحلیلگران به این بازار امیدوار هستند. در ادامه به بررسی جزئیات بیشتری خواهیم پرداخت.
افت شاخص بورس یعنی چه؟
نوسانات بازار سرمایه توسط پارامتری به نام شاخص کل قابل مشاهده و اندازهگیری میباشد. شاخص کل نشاندهنده عملکرد کل بازار در طی هر جلسه معاملاتی است. در هر جلسه معاملاتی این میزان میتواند مثبت و یا منفی باشد. مثبت بودن این میزان، نشاندهنده رشد میانگین ارزش سهام شرکتها و در نهایت رشد شاخص بورس بوده و منفی بودن آن، نشان دهنده کاهش میانگین ارزش سهام شرکتها و در نهایت افت شاخص بورس است. کاهش و یا ریزش شاخص بورس با اصلاح قیمتها متفاوت است و ممکن است برخی این دو را اشتباه بگیرند. اصلاح قیمت در واقع توقف رشد ارزش سهام و استراحت کوتاه و موقت در روند گفته میشود تا سهام از روند اصلی خود فاصله نگیرد.
ریزش بورس اما معنی متفاوتی داشته و اغلب مربوط به زمانی است که افت شاخص غیرمنطقی و در پی اخبار اقتصادی یا سیاسی اتفاق می افتد.
عوامل مؤثر در ریزش بورس اخیر
علت ریزش اخیر که شاهد بودیم جنگ در نوار غزه و ترس سرمایه گذار بوده است. سومین هفته مهر ماه با حمله حماس به نوار غزه آغاز شد. شعله این جنگ به سرعت خود را به بازار ارز ایران رساند و قیمت دلار را از کانال 49 هزار تومانی به کانال 53 هزار تومانی رساند. تغییر قیمت دلار قیمت طلا و سکه را نیز افزایشی کرد. این طوفان گریبان بازار سهام را هم به گونه ای دیگر گرفت. بورس تهران با شروع جنگ سراسر فروشنده شد و شاخص کل را به کف کانال 2 میلیون واحدی هدایت کرد. این سقوط همراه بود با خروج بیش از 2 هزار و هشتصد میلیارد تومان پول حقیقی؛ اما با شروع به کار بازارهای جهانی ورق بازارهای ایران هم برگشت.
بازارهای جهانی واکنش خاصی به جنگ نشان ندادند. و عموم قیمت ها و روند ها در بازارهای مختلف ثبات داشتند. این رفتار همزمان شد با سخنرانی رهبری که اعلام کردند ایران در جنگ اسرائیل و فلسطین هیچ نقشی ندارد. به این ترتیب دلار تا پایان روز چهارشنبه به سرعت به 52 هزار تومان تنزل پیدا کرد. سکه هم به کف کانال 28 میلیونی رسید. بورس اما عملکرد صعودی داشت. با این حال بازار هنوز هم صحنه شک و تردید سرمایه گذاران هستند. همه چشم به قیمت دلار دوخته اند که در هفته آینده نزول را ادامه می دهد، به ثبات می رسد یا افزایش می شود؟ بنابراین حالا که ریزش بورس به دلیل افت قیمت دلار و در پی جنگ اتفاق افتاده است ابتدا باید قیمت دلار را پیش بینی کرد تا بتوان آینده بورس را نیز پیش بینی نمود.
پیش بینی بورس تا عید 1403
بورس به عنوان بازاری که در نخستین روز جنگ با تابلوهای قرمز همراه شد اکنون چه رفتاری خواهد داشت؟ آیا می توان امیدوار بود با وجود درگیری های خاورمیانه شاهد رونق در این بازار باشیم؟
در اواخر مهر ماه هستیم و بازار بورس که از بازارهای موازی طلا و سکه جامانده باز هم نوعی ریزش را تجربه کرد. بازار سهام در هفته ای که گذشت دو چهره متفاوت از خود را به نمایش گذاشت. در واقع ابتدا ریزش سنگینی را در دو روز ابتدایی تحت تاثیر آغاز درگیری های منطقه ای مشاهده کردیم ولی خوشبختانه در ادامه بازار به مسیر تعادل بازگشت.
در تمام این سال ها هرگاه جنس افزایش قیمت دلار از جنس درگیری و تنش بوده روی بازار دلار اثر منفی داشته و شاهد افت شاخص کل بورس بودهایم.
اگر به خاطر داشته باشید سال 98 هم که شهید حاج قاسم سلیمانی را ترور کردند چنین ریزشی را شاهد بودیم اما بعد از آن شاخص یک رشد 60 درصدی داشت. بنابراین شاید این تحلیل کارشناسان که به رشد 40-30 درصدی تا پایان سال امیدوار هستند محقق شود. سهامداران هنوز منتظر نوبت رشد بازار سهام هستند. پیش بینی کارشناسان از بازار بورس این است که یک رشد 30 الی 40 درصدی در پیش خواهد داشت.
به طور کلی اگر از اتفاقات اخیر چشم بپوشیم، بورس نه تنها از بازارهای موازی خود بلکه حتی از تورم هم عقب مانده است! بر این اساس بسیاری از افراد معتقدند بازار سهام خود را به بازارهای دیگر خواهد رساند. با این حال تحقق این پیش بینی مستلزم اعتمادسازی و ترسیم چشم انداز واقع نگر برای مردم و ورود ورود دوباره سرمایه گذار به بورس می باشد.
آیا ریزش سال 99 تکرار خواهد شد؟
بعد از تابلوی سراسر قرمزی که اخیرا شاهد آن بودیم دغدغه بسیاری از سهامداران این است که مبادا شرایط سال 99 دوباره تکرار شود. طی صحبت هایی که با برخی خبرگان این بازار داشتیم زیرساخت های بازار سرمایه نسبت به سال 99 بهبود یافته است. در حال حاضر هم از نظر آموزش های تحلیلی و هم از نظر زیرساخت های سرمایه گذاری غیرمستقیم، بازار وضعیت بسیار بهتری دارد.
یکی از علل اصلی وضعیت سال 99، کمبود ظرفیت صندوق های سرمایه گذاری بود. اکنون بیش از 100 شرکت مجوز سبدگردانی دارند در صورتی که سال 99 تعداد این شرکت ها خیلی محدود بود. علاوه بر این دسترسی آنلاین و حضوری به صندوق های سرمایه گذاری بیشتر شده است. از همه مهمتر اینکه سواد تحلیلی مردم به طور چشمگیری ارتقا پیدا کرده است.
در واقع اگر پیش بینی پذیری بازار کمی افزایش پیدا کند، قطعا می توانیم بازار سبزی داشته باشیم. برخی اتفاقات خوب مانند مدل های مختلف عرضه اولیه یا افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم نیز از جمله تغییرات مثبت این بازار است. همه این عوامل با هم باعث می شوند اگر یک بار دیگر آن جریان نقدینگی وارد بورس شود، بتوان با استفاده از ابزارهای سرمایه گذاری غیرمستقیم و مدل های افزایش سرمایه بتوان جریان نقدینگی را وارد شرکتها کرده و از این فرصت استفاده نمود.
نقش سهامداران خرد در افت شاخص بورس
در این مطلب سعی داریم نقش سهامداران خرد در افت اخیر شاخص بورس را بررسی نماییم. در واقع وجود و ورود سهامداران خرد برای بازار سرمایه مفید و حیاتی است. بازار سرمایه بستری برای جذب منابع مالی مورد نیاز جهت پرورش ایدهها و احیای فرصتهای کسب سود میباشد. رشد بورس و جذب نقدینگی مورد نیاز شرکتها از طریق سرمایه گذاری افراد، منجر به رشد اقتصاد کشور میگردد و مانع از ورود افراد سودجو و دلال به عرصه میشود.
از آنجاییکه این بازار پر ریسک است و نیاز به کسب دانش و آموزش دارد تبلیغ آن در رسانه جمعی و تضمین سودآوری آن امری اشتباه بود. اما این بدان معنا نیست که مسئول ریزش شاخص کل بورس، دولت و یا سهامداران خرد میباشند زیرا دولتها کوچیکتر از بورسها هستند و نمیتوان به طور قطع گفت که افت شاخص بعلت دستکاری دولت بوده است اما تشویق به حضور افراد بدون آگاه ساختن آنان از شرایط بازار و ریسکهای آن امری اشتباه تلقی میشود.
تاثیر معاملات کلان حقوقی ها در شدت و تداوم ریزش تاریخی بورس
معاملهگران حقوقی به علت در دست داشتن مبالغ هنگفت، با معاملات خود تاثیرات به مراتب بیشتری بر روند ارزش سهام میگذارند. حال ممکن است برخی از آنان، معاملات و سرمایه خود را در جهتی خاص بکار گیرند و موجب برهم زدن روند کلی بازار گردند. در ادامه به بررسی رفتار حقوقیهای بازار سرمایه میپردازیم.
حقوقیها با دید بلند مدت در بازار سهامداری میکنند لذا این دسته از فعالین به دنبال سرمایهگذاری در شرکتهایی میباشند که سود تقسیمی (DPS) بالاتری داشته باشند. حقوقیها معمولا در خلاف جهت بازار معامله میکنند یعنی در زمان کاهش قیمت، سهم خریده و در زمانی که قیمتها به اندازه کافی رشد نمود و یا وجود حباب را حس نمودند از سهم خارج میگردند. اما هر زمان که این دسته از فعالین بازار سرمایه، مانند حقیقیها معامله نمایند بازار در شرایط بحرانی قرار میگیرد.
بورس کی برمیگردد؟
اگر فارغ از اتفاقات سیاسی اخیر به روند احتمالی بورس نگاه کنیم دو سناریو تداوم تحریم ها و توافق از جمله مهمترین عوامل موثر بر آینده بازار بورس خواهد بود. ادامه یافتن تحریم ها تاثیر خاصی بر بازار سرمایه نخواهد داشت. شرکت های زیادی خارج از کشور هم راهکارهای دسترسی به ارز را پیدا کردهاند.
چنانچه گشایش اقتصادی اتفاق بیفتد صنایعی مثل خودرو و بانک شرایط بسیار مطلوبی خواهند داشت. در صنایعی مثل پتروشیمی ها نیز هزینه های سربار فروش که به علت تحریم ها ایجاد شده، از بین خواهند رفت. البته این موضوع روی مقدار فروش و روند انتقال ارز آنها بسیار موثر خواهد بود. در هر دو صورت برای بازار بورس در میان مدت و بلند مدت روند خوب و رو به بالایی پیش بینی می شود.