تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی
رایج ترین روشهای تحلیلی مورد استفاده سرمایه گذاران و فعالان بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است. هر دو روش برای دستیابی به هدفی مشترک استفاده میشود، تعیین چشم انداز آتی قیمت. به این ترتیب به سرمایه گذار برای سرمایه گذاریهای آتی و تصمیم گیریهای آگاهانه، کمک میکنند. خب! پس تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در چیست؟
تحلیل فاندامنتال برای سنجش ارزش ذاتی انواع دارایی یا بازارها استفاده میشود. تحلیل گران فاندامنتال تلاش میکنند با استفاده از اطلاعات عملکرد شرکت، پارامترهای اقتصادی، پتانسیل رشد قیمت را ارزیابی کنند. در مقابل در تحلیل تکنیکال با بررسی سابقه عملکرد قیمت، حجم معاملات، چشم انداز آتی قیمت را ارزیابی میکنند. تحلیل تکنیکال برخلاف تحلیل بنیادی، بر حجم و قیمت دارایی تمرکز دارد.
علی رغم اینکه دو تحلیل فاندامنتال و تکنیکال، مقصد مشترکی را دنبال میکنند، مسیر حرکت متفاوتی دارند. در ادامه در مورد تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بیشتر صحبت میکنیم.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، علی رغم اینکه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال هر دو برای پیش بینی قیمت نمادهای معاملاتی استفاده میشوند، از نظر سرمایه گذاران دو رویکرد متفاوت هستند. در ادامه به برخی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال اشاره میکنیم.
- تحلیل تکنیکال بر اساس بررسی اطلاعات تاریخی و نمودار و معیارهایی مانند قیمت و حجم نماد معاملاتی انجام میشود. در حالی که تحلیل بنیادی اصلی جنبههای یک کسب و کار و تاثیرات مسائل کلان اقتصادی را بررسی میکند.
- در تحلیل بنیادی فرض بر این است که در پی بررسیهای اصول بنیادی، میتوان رشد و پتانسیل موفقیت نماد معاملاتی را پیش بینی کرد. اما تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که قیمت فعلی تمام اطلاعات موثر بر تغییرات قیمت را در خود نمایش میدهد.
- هدف از تحلیل فاندامنتال تعیین ارزش ذاتی یک شرکت یا سهام است و هدف از تحلیل تکنیکال پیش بینی روند آتی قیمت آن سهم یا شرکت است.
- تحلیل فاندامنتال بر گزارشها و آمارهای اقتصادی و صورتهای مالی تکیه دارد در حالی که تحلیل تکنیکال بر سابقه قیمت متکی است.
- در سرمایه گذاریهایی با چشم انداز بلند مدت تحلیل فاندامنتال استفاده میشود و در چشم انداز کوتاه مدت تحلیل تکنیکال موثرتر است.
- بر اساس تحلیل فاندامنتال اگر نماد معاملاتی کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده باشد، این سهم یا نماد معاملاتی پتانسیل رشد اتی را دارد و سرمایه گذاران میتوانند به خرید اقدام کنند. در صورتی که قیمت آن بیشتر از ارزش واقعی باشد، زمان فروش است. در سوی دیگر تحلیل تکنیکال قرار دارد که به تجزیه و تحلیل روند قیمت در نمودارها با استفاده از ابزارهای مختلف مانند اندیکاتورها میپردازد تا نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کند.
- تحلیل فاندامنتال علاوه بر شاخصهای مالی شرکتها، مانند سود خالص، درآمد، داراییها، وبدهیها و نسبتهای مالی، از گزارشهای اقتصادی و تاثیر آنها بر قیمت، استفاده میکند. در حالی که تحلیل تکنیکال برای شناسایی سطوح مهم قیمت و تعیین نقطه ورود و خروج، از شاخصهای فنی مانند RSI، میانگین متحرک، MACD، استفاده میکند.
تفاوت تکنیکال و فاندامنتال از نظر تحلیل سرمایه گذاری چیست؟
ویژگیهای مثبت و منفی
برای روشن تر شدن تفاوتهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، در ادامه ویژگیهای مثبت و منفی این دو روش تحلیل را مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال |
تحلیل فاندامنتال |
نقاط قوت | |
تجزیه و تحلیل تکنیکال تصمیم گیری در زمان جاری را بر اساس دادههای قیمت و حجم ممکن میکند. |
تجزیه و تحلیل بنیادی درک جامعی از سلامت مالی یک شرکت، از جمله صورت سود و زیان، ترازنامه و جریانهای نقدی آن ارائه میدهد. |
از نمودارهای گرافیکی استفاده میکند که ارزیابی آن را نسبت به صورتهای مالی پیچیده آسان تر میکند. |
برای استراتژیهای سرمایه گذاری بلندمدت مفید است زیرا سعی میکند ارزش ذاتی یک دارایی را تعیین کند. |
با شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، میتوان از ابزارهایی مانند دستورات حد ضرر و حد سود، برای مدیریت ریسک و معامله استفاده کرد. |
با تجزیه و تحلیل موقعیت مالی و بازار یک دارایی، سرمایه گذاران میتوانند ریسکهای مرتبط با یک سرمایه گذاری را بهتر ارزیابی کنند. |
نمودارها رفتار و احساسات بازار را منعکس کنند و دیدی جامع و گسترده ای از روانشناسی معاملهگران در بازار یا یک دارایی خاص ارائه دهند. |
تحلیل بنیادی بر عواملی که برای موفقیت بلندمدت شرکت اهمیت دارد، مانند کیفیت مدیریت، ارزش برند و شهرت بازار را در نظر میگیرد. |
می توان از آن برای طبقات دارایی مانند سهام، ارزها و اوراق قرضه استفاده کرد. |
می توان آن را در طبقههای مختلف دارایی از جمله سهام، ارز و اوراق قرضه اعمال کرد. |
نقاط ضعف | |
تصمیم سرمایه گذاران ممکن است تحت تاثیر شاخصهای محبوب اجرا شود و تصمیمات مشابه ممکن است بازار را منحرف کنند. |
تجزیه و تحلیل بنیادی کاری زمانبر و سخت است و نیازمند بررسی عمیق صورتهای مالی، روندهای بازار و شاخصهای اقتصادی است. |
نوسانات کوتاه مدت میتواند سیگنالهای نادرست ایجاد کند. |
برای تصمیم گیریهای کوتاه مدت معاملاتی چندان مفید نیست. |
رویکردها، الگوها و شاخصها بسته به تحلیلگر متفاوت بوده و تغییر میکند. |
بررسیهای عوامل کیفی اغلب ذهنی هستند و میتوانند از یک تحلیلگر به تحلیلگر دیگر متفاوت باشند. |
تحلیل تکنیکال به طور کلی سلامت مالی اساسی داراییها را نادیده میگیرد و بر الگوهای قیمت تاریخی تمرکز میکند. |
بازار همیشه ارزش ذاتی یک سهام را به ویژه در کوتاه مدت منعکس نمی کند. |
فراوانی شاخصها و الگوها میتواند فرایند تحلیل را پیچیده کرده و باعث سردرگمی شود. |
فراوانی دادههای اقتصادی، مالی و سایر اطلاعات بسیار زیاد است و ممکن است منجر به پیچیدگی تحلیل شود. |
ابزارهای تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
دیگر تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در ابزارهای تحلیل است. در ادامه به ابزارهای مورد استفاده در این دو روش تحلیل اشاره میکنیم.
ابزارهای اصلی در تحلیل تکنیکال
ابزارهای اصلی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال شامل موارد زیر است.
شاخصهای تحلیل تکنیکال: محاسبات ریاضی بر اساس قیمت، حجم یا سود تحقق نیافته، برای پیش بینی قیمتهای آینده است. اندیکاتورها عموماً بر اساس حرکت یا بازگشت میانگین عمل میکنند.
تجزیه و تحلیل حجم: به بررسی تعداد سهام، لات یا قراردادهای معامله شده در یک اوراق بهادار یا بازار در طول یک دوره معین میپردازد.
قدرت نسبی: این شاخص عملکرد یک دارایی را با یک معیار برای سنجش حرکت آن مقایسه میکند.
تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار: با پیگیری حرکات قیمت در یک بازار، به الگوهای مشخصی میرسید که میتوانند در پیش بینی فعالیتهای آینده موثر باشند.
تحلیل الگوی کندل استیک: این نوع نمودار مالی که برای بررسی تغییرات قیمت استفاده میشود، میتواند احساسات سرمایهگذار، روند بازار یا آغاز روند معکوس را نمایش دهد.
حمایت و مقاومت: سطوح افقی هستند که روی نمودار قیمت مشخص میشوند و سطوحی را نشان میدهد که احتمالا قیمت از آنها فراتر نمی رود.
تجزیه و تحلیل روند: تفسیر حرکتهای گذشته و حال در بازار برای پیش بینی قیمت داراییهای آتی است.
ابزارهای اصلی در تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال با هدف شناسایی ارزش ذاتی یک دارایی مانند سهام، ارز یا اوراق بهادار، استفاده میشود. ابزارهای اصلی مورد استفاده در این روش تحلیل عبارتند از:
صورتهای مالی: شامل صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان نقدی یک شرکت است که یک تصویری از وضعیت مالی ارائه میدهد و به ارزیابی سودآوری، نقدینگی و پرداخت بدهی آن کمک میکند. تحلیلگران از این صورتها برای تعیین نسبتهای مالی، نرخها و دیگر شاخصهای سلامت مالی یک شرکت استفاده میکنند.
شاخصهای اقتصادی: شاخصهای کلان اقتصادی مانند رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و بیکاری، برای درک محیط اقتصادی استفاده میشود. این شاخصها میتوانند بر رفتار مصرف کننده و در نتیجه بر عملکرد بنگاههای اقتصادی تاثیر بگذارند.
نرخ بهره: نرخ بهره بانک مرکزی میتواند تاثیر قابل توجهی بر ارزش سرمایه گذاری داشته باشد. نرخ بهره بالاتر عموماً منجر به کاهش قیمت دارایی میشود، در حالی که نرخهای پایین تر باعث افزایش قیمت سرمایه گذاری میشود.
اخبار و رویدادها: اخبار شرکت مانند گزارشهای سود، قراردادهای جدید و تغییرات قوانین و فیدبین، بر قیمت دارایی تأثیر میگذارد.
اطلاعات کیفی: شامل جزئیاتی در مورد کیفیت مدیریت، چرخه صنعت، مزیت رقابتی و سایر عوامل غیرقابل سنجش است که بر ارزش سرمایه گذاری تاثیر میگذارد.
ترکیب تحلیلهای تکنیکال و فاندامنتال
پس از بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ممکن است با این سوال روبرو شوید که کدام روش تحلیل بهتر است. اغلب سرمایه گذاران برای تصمیم گیریهای آگاهانه اصول تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را با هم ترکیب میکنند. به این ترتیب نقاط ضعف هر کدام با نقاط قوت دیگری پوشش داده میشود.
برای استفاده از یک استراتژی ترکیبی، در ابتدا با استفاده تحلیل فاندامنتال، ارزش ذاتی یک دارایی را ارزیابی میکنید. این سنجش با ارزیابی صورتهای مالی، روندهای بازار، عوامل اقتصادی و سایر پارامترهای کمی و کیفی انجام میشود. سپس با استفاده از تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارهای قیمت، الگوها و سایر شاخصهای بازار، نقاط ورود و خروج بهینه را جستجو میکنید.
ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، چشم انداز کاملتری از یک دارایی یا بازار را ارائه میدهد. به این ترتیب قابلیتهای ارزیابی ریسک تحلیل بنیادی با زمان بندی تحلیل تکنیکال ترکیب میشود و برای استراتژیهای سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت مفید است.
اما فراموش نکنید که ترکیب تحلیل بنیادی و تکنیکال مستلزم شناخت و تسلط کامل به دو روش تحلیل است و زمان بیشتری نیز باید برای تحلیل صرف شود. در عین حال رویکرد متعادل تری است و نگاه عمیق تحلیل بنیادی و قابلیت کاربرد انی تحلیل تکنیکال را در کنار هم ارائه میدهد.
خلاصه
سرمایه گذاران بازارهای مالی برای تصمیم گیریهای آگاهانه در سرمایه گذاری، از دو روش متداول تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده میکنند. هر دو روش برای شناسایی آینده بازار و تعیین روندهای قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند اما از دو رویکرد متفاوت استفاده میکنند. ابزارهای مورد استفاده، هدف از تحلیل، چشم انداز سرمایه گذاری، نحوه اجرای تحلیل، زمان مورد نیاز برای انجام بررسیها، از جمله تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال است. هر روش ویژگیها و نقاط ضعف مخصوص به خود را دارد و به همین دلیل استفاده از ترکیب دور روش تحلیل میتواند نتیجه بهتری برای سرمایه گذاریهای آتی داشته باشد.
منابع ترجمه:
difference between fundamental and technical analysis