تحلیل فاندامنتال در بورس چیست؟

بروزرسانی در30 مرداد 1403
تحلیل بنیادی از روش های تحلیلی بسیار کارآمد در بازار سرمایه است. با خواندن این مقاله پاسخ تمام پرسش های خود را در زمینه این تحلیل خواهید یافت.

از آنجا که ورود به بازارهای مالی با حساسیت خاصی همراه است، لازم است افراد پیش از وارد شدن به آن اطلاعات کافی در این زمینه کسب نمایند. بازار بورس نیز از این قاعده مستثنی نیست. سرمایه‌گذاران همواره به دنبال یافتن راهی برای بدست آوردن اطلاعات کافی جهت پیش‌بینی وضعیت آینده می ‌باشند. تحلیل فاندامنتال یکی از روش‌های تحلیلی است که پاسخگوی نیاز سرمایه‌گذاران می ‌باشد. در این مقاله شما را با این روش آشنا می‌ سازیم.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی با بررسی و مطالعه عوامل مختلف، ارزش حقیقی فعلی و ارزش احتمالی دارایی‌ها را در آینده مشخص می ‌نماید. در این روش وضعیت صنعت مربوطه، وضعیت شرکت مورد نظر و شرایط اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد. هدف نهایی در تحلیل فاندامنتال ، توجیه وضعیت گذشته شرکت، بررسی داده‌های فعلی مؤثر بر ارزش دارایی‌ها و اطمینان از خرید یا فروش آن‌ها می ‌باشد. سرمایه گذاران در این روش به دنبال سهامی هستند که ارزش ذاتی و حال آن در بازار متفاوت باشد.

چنانچه ارزش ذاتی بیشتر از ارزش فعلی موجود در بازار باشد، سهامدار اقدام به خرید آن سهم می ‌نماید. در صورتی که ارزش فعلی بالاتر باشد فرصت مناسبی برای فروش فراهم می ‌شود. این امر با توجه به آمار و ارقام صورت‌های مالی، وضعیت کلی اقتصاد و برآورد هزینه‌های شرکت امکان‌پذیر می ‌شود.

مفهوم ارزش ذاتی (NAV) در تحلیل فاندامنتال

ارزش ذاتی NAV نمایانگر ارزش و قیمت واقعی سهم از منظر سرمایه‌گذار می ‌باشد. این ارزش با بررسی همه جوانب فعالیت مورد نظر و در نظر گرفتن دارایی‌های مشهود و نامشهود بدست می ‌آید. از مؤلفه‌های اصلی در تحلیل فاندامنتال ، ارزش ذاتی NAV است. تحلیلگران این حوزه همواره در پی محاسبه و مقایسه آن با ارزش بازاری، جهت تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش سهام هستند.

تحلیل فاندامنتال ، مناسب برای سرمایه‌گذاری بلندمدت در بورس

سرمایه‌گذاران با بازه‌های زمانی متفاوت، اقدام به سرمایه‌گذاری می ‌نمایند. این بازه زمانی می ‌تواند کوتاه مدت، میان مدت یا بلندمدت باشد. در سرمایه‌گذاری کوتاه مدت نیاز چندانی به تحلیل فاندامنتال نمی ‌باشد. افراد تنها با استفاده از تحلیل تکنیکال معاملات خود را انجام می‌ دهند.

 سرمایه گذاری میان مدت و بلندمدت اینگونه نیست. سرمایه‌گذاران در این بازه‌های زمانی علاوه بر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال را نیز مدنظر قرار می ‌دهند. این تحلیل با ارزیابی تمامی عوامل و زوایای بازار، اطلاعات مورد نیاز سهامداران مانند ارزش ذاتی اوراق، وضعیت کلی اقتصاد و شرایط صنعت را فراهم می ‌نماید. سرمایه‌گذاران با استفاده از این داده‌ها از کیفیت سرمایه‌گذاری خود اطمینان حاصل می ‌نمایند.

هر چه بازه زمانی مورد نظر طولانی‌تر باشد، نیاز به این نوع تحلیل نیز بیشتر است. در نتیجه تحلیل فاندامنتال در سرمایه گذاری‌های بلندمدت امری ضروری است. هرچند استفاده از ترکیب روش‌های تحلیلی موجود، همواره پیشنهاد بهتری خواهد بود.

عناصر تحلیل فاندامنتال

برای داشتن یک تحلیل بنیادی قوی، اطلاع از وضعیت کلی اقتصاد، صنعت و شرکت امری ضروری است. عناصر و مؤلفه‌های اصلی در این تحلیل عبارتند از:

1. شناخت وضعیت کلی اقتصاد کشور

عوامل کلان اقتصادی و سیاسی همواره به عنوان دو عامل اثرگذار بر روی قیمت سهام شناخته می ‌شوند. لذا در تحلیل فاندامنتال برای جلوگیری از ضرر و دستیابی به تحلیلی دقیق‌تر با سودآوری بیشتر، همواره این عوامل را مدنظر قرار می ‌دهند. از عوامل کلان اقتصادی می ‌توان به تولید ناخالص داخلی، شاخص قیمت تولید، سیاست مالی و پولی، بودجه سالانه، تراز تجاری و ... اشاره نمود. عوامل کلان سیاسی، شامل اتفاقات سیاسی و رویدادهای مهمی است که تأثیر آن‌ها به صورت غیرمستقیم و در بلندمدت خواهد بود.

برای دستیابی به اطلاعات لازم در این زمینه به سایت‌های بانک مرکزی و مرکز آمار ایران مراجعه نمایید.

2. شناخت وضعیت صنعت

پس از مشخص نمودن وضعیت اقتصاد، تعیین شرایط کلان صنعت و وضعیت سودآوری آن در آینده حائز اهمیت است. برای این کار لازم است راندمان صنعت و رقابت‌ پذیری آن در چند سال گذشته و همچنین ریسک‌ها و محدودیت‌های آن مورد بررسی قرار گیرد. چنانچه نتیجه بررسی‌های فوق نشان دهنده شرایط نامناسبی در صنعت باشد، خرید سهام شرکت‌های مربوط به آن صنعت نمی‌ تواند انتخاب سودآوری باشد. سهام خوب همواره از لحاظ وضعیت صنعت نیز در شرایط مناسبی قرار دارد.

برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت بورس کالای ایران و همچنین سایت شرکت مدیریت فناوری بورس مراجعه نمایید.

3. شناخت وضعیت شرکت

در این مرحله شرایط شرکت مورد ارزیابی قرار می ‌گیرد. با بررسی شرایط از مطلوب بودن وضعیت آن اطمینان حاصل می‌ نماییم. در محاسبه سود، ارزش ذاتی شرکت، متغیرهای مالی اساسی، منابع مالی، گردش دارایی‌ها و ... مورد بررسی قرار می ‌گیرد.

رقابت پذیر بودن شرکت مربوطه چه در سطح داخلی و چه در سطح بین‌الملل در این مرحله بررسی می ‌شود. ابتدا نسبت‌های نقدینگی، سود آوردی، فعالیت و سرمایه‌گذاری شرکت‌ها را محاسبه می ‌نماییم. سپس به مقایسه وضعیت شرکت‌ها با توجه به این عوامل می ‌پردازیم.

جهت کسب اطلاعات در این زمینه به سامانه کدال مراجعه نمایید.

روش‌های تحلیل فاندامنتال

در تحلیل فاندامنتال با توجه به هدف تحلیلگر و شرایط موجود، دو روش اصلی مورد استفاده قرار می ‌گیرد:

1. روش تحلیل بالا به پایین

در این روش، تحلیلگران بررسی‌های خود را از کل به جزء شروع می ‌کنند. آنها ابتدا با بررسی عوامل کلان وضعیت کلی اقتصاد کشور را بررسی و سپس شرایط صنعت و کشور را مورد ارزیابی قرار می ‌دهند.

تحلیلگران، حوزه ها و بازارها را از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار داده و گزینه بهتر را انتخاب می ‌نمایند. پس از مقایسه و تعیین بازار مناسب، صنایع فعال در آن حوزه و همچنین شرکت‌های مربوطه مورد بررسی قرار می ‌گیرد. در آخرین مرحله وضعیت شرکت‌ها با توجه به آمار و ارقام صورت‌های مالی آن‌ها مشخص شده و در نهایت اقدام به سرمایه‌گذاری می ‌نمایند.

شیوه تحلیل بالا به پایین

2. روش تحلیل پایین به بالا

این روش درست برعکس روش قبل انجام می‌باشد. در این روش تحلیلگر ابتدا آمار و ارقام صورت‌های مالی شرکت‌ها را مورد ارزیابی قرار می ‌دهد. پس از مقایسه و انتخاب شرکت مناسب، وضعیت صنعت مربوطه و تأثیر آن بر اقتصاد کشور مورد بررسی قرار می‌ گیرد. در مرحله آخر، وضعیت اقتصاد جهانی در صنعت منتخب شده، بررسی می ‌شود.

توجه داشته باشید که اطلاعات حاصل از هر دو روش ذکر شده نسبی هستند، در واقع اطلاعات مربوط به شرکت‌ها و صنعت‌ها باید در مقایسه با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.

شیوه تحلیل پایین به بالا

تحلیل فاندامنتال و عوامل کمی و کیفی آن

تحلیل فاندامنتال تحت تاثیر عواملی صورت می‌گیرد. این عوامل به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

1- عوامل کیفی در تحلیل فاندامنتال

عوامل کیفی موثر در تحلیل فاندامنتال ، شامل مؤلفه‌هایی است که قابل اندازه‌گیری نبوده و تنها نشان دهنده میزان کیفیت می‌باشند. این عوامل شامل : مدل تجاری، مزیت رقابتی، مدیریت، گواهینامه‌ها، مجوزها و ... می ‌باشد.

  • مزیت رقابتی: یکی از عواملی که موجب بقا و تداوم فعالیت شرکت‌ها می ‌شود، مزیت رقابتی است. در واقع شرکت‌ها تلاش می کنند در شرایط مختلف، موقعیت خود را نسبت به سایر رقبا در بازار حفظ نمایند. این امر موجب افزایش روند سودآوری شرکت در آینده می‌ گردد.
  • مدل تجاری: این عامل نشان دهنده الگوی درآمدزایی شرکت است. همچنین بیانگر چگونگی فروش سهم با قیمت مناسب می‌ باشد. یک مدل تجاری ایده‌ال، همواره به دنبال افزایش درآمد شرکت در مقایسه با هزینه‌های آن است. این درآمد حاصل فعالیت‌های شرکت می ‌باشد.
  • مدیریت: این عامل در مقایسه با سایر عوامل از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است. در صورتی که این عامل فراهم نشود، امکان موفقیت شرکت و رسیدن آن به اهداف خود بسیار کم خواهد شد. مدیریت شرکت می ‌تواند با بکارگیری مدل‌های تجاری مناسب، سبب موفقیت شرکت شود.

2- عوامل کمّی در تحلیل فاندامنتال

عوامل کمی موثر بر خلاف عوامل کیفی، در تحلیل بنیادی و تحلیل فاندامنتال ، قابل اندازه‌گیری می ‌باشند و عموماً در قالب عدد نمایان می ‌شوند. این عوامل، جزئیات عملکرد شرکت را به صورت کامل در اختیار دیگران می‌ دهد. از جمله این عوامل می ‌توان به ترازنامه شرکت، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقدی اشاره کرد.

  • ترازنامه این صورت مالی با ارائه گزارشی از میزان دارایی‌ها، بدهی‌ها و همچنین حقوق صاحبان سهام شرکت در یک بازه زمانی مشخص، ساختار مالی و سرمایه‌ای شرکت را نشان می ‌دهد. دارایی‌ها، منابع تحت کنترل شرکت هستند که در یک سمت ترازنامه قرار می‌ گیرند. از جمله آن‌ها می‌ توان به پول نقد یا معادل آن، موجودی کالا، زمین، تجهیزات و ... اشاره کرد. در سمت دیگر ترازنامه، بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام قرار دارد که از جمله آن‌ها می‌ توان به : اسناد پرداختی، پیش دریافت‌ها، سرمایه، اندوخته قانونی، حقوق صاحبان سهام و... اشاره نمود. 
  • صورت سود و زیان: این صورت مالی نشان دهنده میزان سود و زیان شرکت در یک بازه زمانی مشخص است. این صورت مالی تنها وضعیت درآمدی و زیان شرکت را نشان می ‌دهد و به جزئیات آن توجهی ندارد.
  • صورت جریان وجوه نقد: این صورت مالی میزان نقدینگی ورودی و خروجی شرکت را نشان می دهد. به عبارت دیگر تغییرات وجوه نقد شرکت در این صورت مالی منعکس می شود. این صورت بیانگر وضعیت فعالیت های شرکت و عملکرد آن در مدیریت وجوه نقد می باشد.

نسبت‌های مالی موثر در تحلیل فاندامنتال

نسبت‌های مالی مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال به چهار گروه اصلی قابل تقسیم می‌شوند. این نسبت‌ها را به همراه تعدادی از زیر مجوعه‌های آن به شما معرفی می‌کنیم.

1. نسبت‌های مالی نقدینگی در تحلیل فاندامنتال

این نسبت‌ها با بررسی وضعیت نقدینگی شرکت، چگونگی بازپرداخت بدهی‌ها و تعهدات کوتاه مدت شرکت را محاسبه می ‌نمایند. نسبت جاری و نسبت آنی از جمله کاربردی‌ترین نسبت‌های این گروه به شمار می‌روند.

- نسبت جاری

این نسبت نشان دهنده آن است که دارایی‌های جاری و موجود شرکت تا چه حد توان پرداخت بدهی‌های آن را دارد. به عبارت دیگر این نسبت بیانگر توان شرکت در بازپرداخت تعهدات کوتاه مدت خود به وسیله دارایی‌های کوتاه مدت و جاری شرکت می ‌باشد. مقدار مطلوب برای این نسبت باید بیشتر از یک باشد، در غیر اینصورت شرکت در روند پرداخت خود با دشواری مواجه خواهد شد.

- نسبت آنی سریع

پس از کسر موجودی کالا و اسناد پرداختی از جمع دارایی های جاری، مقدار دارایی‌های سریع شرکت بدست می ‌آید. با تقسیم این نوع دارایی بر جمع بدهی‌های جاری شرکت، نسبت آنی شرکت به دست می‌آید. با کسر دو مؤلفه ذکر شده توانایی شرکت در بازپرداخت آنی کوتاه محاسبه می شود.

به طور معمول مقدار نسبت آنی شرکت از نسبت جاری آن کمتر است، زیرا موجودی کالا و پیش‌پرداخت‌ها در این نسبت در نظر گرفته نمی شود.

2- نسبت‌های مالی کارایی در تحلیل فاندامنتال

این نسبت‌ها بیانگر کیفیت استفاده از دارایی های شرکت می باشد. به طور کلی این نسبت ها کارایی و عملکرد شرکت را در تمامی ابعاد از نحوه دریافت پول پس از فروش تا سرعت آن در فروش دارایی‌ها را مورد بررسی قرار می دهند.

- نسبت گردش انبار

این نسبت بیان کننده مدت زمان لازم برای فروش تمامی کالاهای موجود در انبار و جایگزین نمودن آن با محصولات جدید می ‌باشد. این نسبت همچنین با توجه به نوع کالا مورد ارزیابی قرار می ‌گیرد. عدد حاصل از این نسبت هر چه کوچکتر باشد، نشان دهنده عملکرد بهتر و پیشرفت در فعالیت های شرکت می ‌باشد.

- نسبت گردش حساب‌های دریافتی

شرکت می ‌تواند کالاهای خود را به دو صورت نقد و اقساط به فروش برساند. وجوه حاصل از فروش را می ‌تواند در همان لحظه و یا حتی پس از چندین سال دریافت نماید. نسبت گردش حساب دریافتی، بیان کننده توانایی عملکرد شرکت در دریافت وجوه حاصل از فروش کالاهای خود می ‌باشد.

3- نسبت مالی سودآوری در تحلیل فاندامنتال

این نسبت ها همانطور که از نام آنها مشخص است، تعیین کننده میزان سودآوری شرکت است. این نسبت ها همچنین سلامت کسب و کار شرکت را مورد بررسی قرار می دهند.

- نسبت بازدهی دارایی (ROA)

این نسبت بیان کننده توانایی شرکت در بدست آوردن سود خالص با استفاده از تمامی داراییهای خود می باشد. برای محاسبه این نسبت لازم است تا سود و زیان خالص را بر دارایی کل (جاری و غیر جاری) شرکت تقسیم نماییم.

- نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام (ROE)

منظور از حقوق صاحبان سهام، تمام داراییهای شرکت پس از کسر بدهیهای آن می باشد. نسبت بازدهی حقوق، بیانکننده میزان سودی است که در نتیجه سرمایهگذاری در شرکت به افراد تعلق می گیرد. برای محاسبه این نسبت کافی است سود خالص را بر جمع حقوق صاحبان سهام تقسیم نماییم.

- نسبت پرداخت سود (DPO)

این نسبت بیانگر آن است که شرکت چند درصد از سود به دست آمده را میان سرمایه گذاران خود تقسیم می نماید. به طور معمول این نسبت برای شرکتهای تازه کار بسیار کم و گاهی در حد صفر می باشد. در شرکتهای با سابقه این نسبت می تواند عددی بزرگ تر باشد. برای محاسبه آن لازم است تا سود تخصیص یافته DPS را بر سود خالص EPS تقسیم نماییم.

مفاهیم DPS و EPS به طور کامل در مقالهای تحت عنوان سود سهام توضیح داده شده است که از طریق همین سایت قابل دسترسی میباشد.

4- نسبت

این نسبتها بیانگر توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات خود می باشد. این نسبتها همچنین نشان دهنده میزان ریسکی است که افراد در نتیجه انجام سرمایهگذاری متحمل می شوند. سرمایه گذاران می توانند پس از اطلاع از درجه ریسک، به منظور کنترل بهتر آن برنامه‌ریزی نمایند.

- نسبت دارایی کل به کل بدهی (نسبت بدهی)

این نسبت از تقسیم مجموع دارایی‌ها به مجموع بدهی‌های شرکت بدست می ‌آید. همچنین بیانگر توان شرکت در پرداخت تعهدات خود می‌ باشد. در مقادیر بالای این نسبت، شرکت ملزم به استقراض می‌ شود. در نسبت‌های بسیار بالاتر شرکت جهت استقراض، ملزم به افزایش نرخ سود تضمین شده خواهد شد.

- نسبت پوشش بهره (EBIT)

این نسبت نمایانگر توانایی شرکت برای پرداخت بهره بدهیهای خود از محل سود عملیاتی می باشد. برای محاسبه این نسبت کافی است سود عملیاتی را بر هزینه بهره تقسیم نماییم. هر چه این نسبت کمتر باشد، شرکت در پرداخت بدهیهای خود با مشکل بیشتری مواجه می شود. چنانچه مقدار آن کمتر از یک باشد، به این معنی است که شرکت نتوانسته است درآمد لازم برای پرداخت هزینههای بهره خود را کسب نماید، در نتیجه متحمل زیان خواهد شد.

مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال

مزایای تحلیل فاندامنتال

  • تحلیل بر پایه اطلاعات و داده‌های مالی و به دور از هرگونه هیجان و احساسات شخصی
  • تحلیل حجم بالایی از داده‌ها به منظور دستیابی به موفقیت بیشتر در سرمایه گذاری‌ها با بازه زمانی بلندمدت
  • محاسبه نظام‌مند ارزش واقعی سهام و در نتیجه سرمایه گذاری سودآورتر در این بازار
  • پایین بودن احتمال بروز خطا در این نوع تحلیل

معایب تحلیل فاندامنتال

  • عدم وجود شاخص و معیار مناسب جهت تشخیص زمان آغاز حرکت سهام و محقق شدن ارزش واقعی آن
  • پیچیدگی و زمان‌بر بودن روند آموزش این تحلیل و نیاز به تخصص و مطالعات بسیار جهت اجرای آن
  • عدم شفافیت و محدودیت‌های شرکت‌ها در زمینه ارائه اطلاعات
  • احتمال بروز خطا در نتیجه تغییر وضعیت سیاسی یا اقتصادی به صورت غیرمنتظره و پیشبینی نشده

تفاوت تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال

همانطور که گفته شد، تحلیل فاندامنتال به بررسی عوامل اثرگذار در قیمت آینده سهام و همچنین محاسبه ارزش ذاتی سهام می پردازد. تحلیل تکنیکال نیز یکی دیگر از روش‌های تحلیلی موجود در بازار است که بر اساس شناسایی الگو و نمودارها انجام می ‌گیرد. به عبارت دیگر روش کار در این تحلیل، پیش‌بینی آینده بر اساس اطلاعات گذشته است.

تفاوتهای اصلی این دو تحلیل عبارت است از:

  • تحلیل تکنیکال در اکثر مواقع در بازه زمانی کوتاه مدت به کار برده می ‌شود. در حالی که تحلیل فاندامنتال در سرمایه گذاری‌های با بازه زمانی بلندمدت به کار می‌ رود.
  • روند کار در تحلیل تکنیکال بر پایه تجزیه و تحلیل اطلاعات گذشته به منظور دستیابی به قیمت سهم در آینده می‌باشد. این درحالی است که مبنای تحلیل فاندامنتال محاسبه و پیش‌بینی مفهوم ارزش ذاتی می ‌باشد.
  • تحلیل تکنیکال، به بررسی دلایل و عوامل مؤثر در تغییر قیمت نمی ‌پردازد و تنها حجم معاملات و جریان قیمت را در نظر می ‌گیرد. در حالی که تحلیل فاندامنتال اساس کار خود را بررسی تمامی عوامل موثر در تغییرات قیمت سهام قرار می ‌دهد. این تحلیل همواره به دنبال یافتن علت‌های احتمالی این تغییرات است.