مدیریت پرتفوی چیست؟|چطور در سرمایه گذاری خود ضرر نکنیم؟!

مدیریت سبد سهام
سبد سهام یا پرتفوی (Portfolio) ترکیب مناسبی از سهام خریداری شده توسط معاملهگر در جهت کاهش ریسک معاملاتش است در واقع سرمایهگذار با معامله سهام از صنایع مختلف سبدی کمریسکتر برای خود میچیند که در صورت ضرر یک سهم با سود سهم دیگر جبران شود و برآیند پرتفویش مثبت باشد. یکضرب المثل قدیمی است که میگوید: "همه تخممرغها رو در یک سبد نگذارید."چرا که شکستن سبد منجر به نابودی کل سرمایه میشود. این نکته را حتماً به خاطر داشته باشید که موفقترین تریدرها هم همیشه سهمهایشان مثبت مطلق نیست و برآیند مثبت کل سبد سهام و ریسک به ریوارد معقول از اهمیت ویژهای برخوردار است.

برای افرادی که ریسک گریزند نگذاشتن همه سرمایه خود در یک سبد از اولویتهای پلن معاملاتیشان است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود در بازار سرمایه در این مقاله به اختصار به علوم موجود در بازار مالی میپردازیم تا بتوانیم راه کاری مؤثر بر مبنای علم و تجربه به شما مخاطبان گرامی ارائه دهیم.
بازارهای مالی جهانی

بازارهای مالی موجی از اقتصاد هستند که در آنها معامله نه بر روی اشیا و اموال قابل لمس بلکه بر روی مالکیت زمانی و ارزش آتی مواردی مانند ارز سهام شرکتها و اوراق بهادار انجام میپذیرد مواردی که فرد در طی مالکیتش هرگز آنها را لمس نمیکند اما از رشد و پویایی آنها بهره میبرد. بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت بهحساب میآید سرمایهگذاری در آنها از قیدوبند زمان و مکان رها شده است و به دلیل ایجاد موقعیتهای مناسب کسب درآمد افراد بسیاری رو به خود جذب نموده است؛ اما ناگفته نماند که فعالیت در این بازارها مستلزم پذیرش ریسک بالایی نیز میباشد.
طی سالیان اخیر فعالیت بازارهای مالی بیشازپیش بر سرزبانها افتاده است، فعالیتهای علمی بسیاری برای آموزش و تحلیلهای بازارهای مالی بهمنظور سرمایهگذاری و فعالیت در این بازارها در دنیا انجام شده که حاصل آن دو شاخصه مجزا به نامهای تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال میباشد هر دوی این روشها هدف واحدی را دنبال میکنند و آن تولید ثروت است اما در واقع هرکدام دیدگاه جداگانهای برای معاملهگری در نظر گرفتند.
تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

در روش تکنیکال تصمیمگیرندگان این روش با استفاده از اطلاعاتی چون حجم معاملات و قیمت سهام اقدام به بررسی روانشناختی روند حرکتی سهم میپردازند و معتقدند که کلیه اطلاعات موردنیاز در خصوص یک سهم در قیمت آن روز متبلور گردیده و این ایده پایهای را از جمعآوری اطلاعات گستردهای بررسی عملکرد شرکت صنعتی که شرکت در آن قرار گرفته بررسی بازده سهام و مباحث کلان اقتصادی و سیاسی بینیاز میکند و بنا بر به همین دلیل باید گفت که امروزه در بازار سرمایه ایران طرفداران مخصوص به خود را پیدا نموده و با سرعت نیز در حال گسترش است روش فاندامنتال برخلاف تکنیکالها، تکنسینها معتقدند که قیمت امروز الزاماً نمیتواند بیانگر بسیاری از حقایق موجود در آن باشد و بنابراین مستمراً دره حال ارزیابی پارامترهای خرد و کلان اقتصادی مؤثر بر روند سودآوری شرکت میباشد بررسی صورتهای مالی یک شرکت از جمله کارهای اساسی فاندامنتال کاران است.
برای چگونگی مدیریت سهام خود ابتدا باید علوم مربوط به بازارهای مالی را فرابگیریم و این امر میسر نیست جز با آموزش تمرین و تکرار برای اینکه بتوانیم مدیریت سهام خود را به نحو احسن انجام دهیم باید معاملات خود را بر پایه موفقیت ببندیم.
نکتهای که برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است سبد سهام و پیرایش آن در صورت لزوم میباشد چراکه شرایط شرکتها ممکن است تغییر کند و ما بایستی همواره سبد سرمایه خود را مورد بررسی و پایش قرار دهیم تا در صورت ضرورت نسبت به بهینهسازی سبد سهام بتوانیم بهموقع اقدام کنیم. در یک سبد استاندارد 3 تا 7 سهم دارد البته به جز عرضه اولیهها، تک سهم یا بالای 10 سهم از اشتباهات متداول است. اگر به این نتیجه رسیدیم که سهمهای موجود در پرتفوی ما دیگر سود مناسبی ندارد و یا در موقعیت مناسبی نیستند از سبد سهام خود خارج کنیم و بهجای آن ها سهام با سودآوری و پتانسیل رشد بالا جایگزین کنیم.
مقالات پیشنهادی:
در ذیل به نکات کاربردی در بهینهسازی سبد سهام اشاره میکنیم:
عناصر اساسی و استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام

تعیین سیاست سرمایهگذاری
تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
تشکیل سبد سرمایهگذاری
تجدیدنظر در سبد سرمایهگذاری
ارزیابی عملکرد سبد سرمایهگذاری (در صورت نیاز تجدیدنظر در سیستم معاملاتی)
1-هر معاملهای که انجام میدهیم باید انتظار خود را از سودی که مدنظرمان هست و میزان ریسکپذیری محاسبه کنیم ولی بیشتر معاملهگران اشتباهی که دارند این است که قسمت بازدهی را میبینند و وقتی به حد ضرر میرسند چون بهراحتی سود خود را ازدستدادهاند کنترل لازم را نداشته و به امید بازگشت سود خود هستند و در نتیجه حد ضرر را رعایت نمیکنند.
2-اگر قرار است سهامی خریداری کنیم باید و باید استراتژی داشته باشیم و سبد متنوعی برای خود بچینیم که از ریسکهای احتمالی اقتصادی و سیاسی در امان باشیم مثلاً تک سهم نشویم و یا آنهایی که نقدشوندگی مناسبی را ندارند انتخاب نکنیم
۳- لزومی ندارد که ما کل سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کنیم و میتوانیم در بازارهای موازی مثل طلا ارز و مسکن وارد کنیم.
4- وقتی سبد خود را چیدیم در میانههای راه سری به پرتفوی خود بزنیم و ببینیم آیا به اهداف قیمتی ما نزدیک شدهاند و روند حرکتی بازار چگونه بوده است و اگر نیاز بود تجدید نظری در سبد خود انجام دهیم
مثلاً ما 30 روز برای هدف اول در نظر گرفتیم و در ۲۰ روز کاری به سود رسیدیم چون نسبت به تایمی که در نظر گرفته بودیم زودتر به سود رسیدیم میتوانیم تارگت خود را بالاتر ببریم و بازدهی بیشتری به دست آوریم و روی دیگر سکه این است که سهم خریداری شده در زمان پیشبینیشده نتوانسته خودی در بازار به خریداران نشان دهد و خودش را به هدف تعیین شده سوق دهد اینجاست که باید تجدید نظری روی سهم داشته باشیم.
5-مسلماً پاسخ به نحوه ی اداره ی پرتفولیو پیچیده است و نیازمند استفاده از ابزارهای آماری میباشد.
در اینجا سعی میکنیم از راه نسبتاً سادهتری به آن دست یابیم. در ادامه اصول راهنمایی عمومی در جهت تشکیل سبد بهینه را متذکر میشویم تا در بحث تخصیص وجه کافی و تشخیص میزان تعهد منطقی به یک معامله مفید واقع شوند.
- مبلغ سرمایهگذاری در بازار باید حداکثر 50% از کل سرمایه محدود شود. این بدین معناست که در هیچ زمانی نباید بیشتر از نصف سرمایه معاملهگر درگیر بازار باشد. نیمه ی دیگر باید بهعنوان ذخیره و پشتوانه برای روزهای ناگوار در معامله لحاظ شود.
- میزان مبلغ درگیر در هر معامله باید به 10 تا 15 % از کل سرمایه محدود شود. (به همین دلیل تک سهم شدن ممنوع است.). مثلاً از یک حساب به مبلغ 100000 دلار بایستی تنها 10000 تا 15000 دلار برای شرکت در یک معامله قابل وصول باشد. با این کار از اختصاص بیش از حد پول به یک معامله جلوگیری میشود .
- مبلغ قابل ریسک در هر معامله باید به 5% از کل سرمایه محدود شود. این 5% مبلغی است که یک معاملهگر میتواند در یک معامله ناکارا از دست بدهد. این مطلب برای تعیین هدف قیمت و نقطة ایست معامله باید مدنظر قرارداد.
- کل بودجه ی در گیر در هر بازار اختصاصی باید به 20 تا 25 % از کل سرمایه محدود شود. هدف از این اصل این است که از اختصاص مبالغ سنگین به یک بازار بهخصوص جلوگیری شود. قیمتها در یک بازار اختصاصی اغلب به صورت هماهنگ تغییر میکنند. مثلاً طلا و نقره به گروه فلزات قیمتی تعلق دارند و اغلب همسو با هم کاهش یا افزایش میابند. اینکه با یک پیشبینی واحد در معاملات زیرمجموعههای یک گروه از بازار، وارد شویم با اصل اولیه تنوع در سرمایهگذاری مغایرت دارد. سرمایهگذاری در گروههای یکسان باید تحت کنترل باشد.
- این اصول راهنما میتوانند برای همه ی انواع معاملات مفید باشند. برخی از معامله گران ریسکپذیرترند و با حجم پول بیشتری در معاملات شرکت میکنند. برخی دیگر محافظه کارند. نکته مهم این است که با تنوع بخشیدن به موارد معامله میتوان به حفظ سرمایه کمک کرد و با تعیین اهداف قیمتی زیان معاملات اشتباه را محدود کرد.
- برخی از معامله گران اعتقاد دارند که مدیریت مالی بااهمیتترین بخش از برنامهریزی معاملاتی است و حتی از اقدام به معامله مهمتر است. باید توجه داشته باشیم بدون توجه به این موضوع نمیتوان مدت زیادی از آسیبها و خطرات معامله مصون ماند.
- مدیریت مالی مستقیماً با حفظ بقا در بازار معاملات مربوط است. یک معاملهگر باید بتواند سرمایهاش را اداره کند و بر آن تسلط داشته باشد. هر معاملهگر خوبی میتواند در بلندمدت سود کسب کند. ولی مدیریت درست مالی شانس معاملهگر را برای باقیماندن و انجام معاملات بیشتر افزایش میدهد.
جمعبندی
زمانی که ما تصمیم میگیریم معاملات خود را بر پایه موفقیت بنا کنیم 20 تا 30 % شامل تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا رانت (دلایل نهانی) میباشد 70 تا 80 % به مدیریت پرتفوی باز میگردد.
لزوماً فردی که 90% تحلیلهایش به بار مینشیند موفقتر از فردی نیست که 50% تحلیلهایش به تارگت خورده است. بهعنوان مثال فرض کنید فردی با نام A 10 معامله انجام میدهد و از 9 معامله هرکدام 10 درصد سود میگیرد ولی در معامله آخر 40 در صد ضرر کند در این صورت بخش زیادی از سود را ازدستداده است حال فرض کنید فردی با نام B که 5 معامله را با سود 30% و 5 معامله را با زیان 10% فروخته است، مشخص است که فرد B با اینکه فقط 5 معامله سود ساز داشته است ریسک به ریوارد منطقیتری دارد در نتیجه ما باید برآیند معاملاتمان مثبت قابلقبول باشد و وقتی در یک سهمی زیان کردیم اشتباهترین کار ممکن انتقام گرفتن از سهم، چرا که این کار باعث زیان مجدد ما میباشد.
در پایان: حد ضرر حکم خط قرمز را دارد اگر در یک معامله به حد ضرر پایبند نباشیم، دیگر نمیتوانیم پایبند باشیم، باید بپذیریم که زیان کردیم و خطای معاملاتی ما است.
"نداشتن پلن سرمایهگذاری برابر است با ازدستدادن فرصتها"