آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی کاملا رایگان
آیا قصد سرمایه گذاری در بازار سهام یا حوزه ارزهای دیجیتال را دارید؟ یا ممکن است که پیشتر وارد این بازارها شده باشید و اکنون بخواهید قدمهای بعدی خود را مشخص کنید. در هر دو صورت داشتن اطلاعات پایه در مورد تحلیل تکنیکال بازار حتماً به کارتان خواهد آمد. تحلیل تکنیکال (TA) یکی از محبوبترین روشهایی است که به کمک آن میتوانید قیمت یک سرمایه را در آینده نزدیک پیش بینی کنید. این ابزار این امکان را به شما میدهد که چشم اندازی از وضعیت بازار به دست آورده و عواملی که بر روی ارزش یک سرمایه اثر میگذارند را شناسایی کنید.
این موضوع تحلیل تکنیکال را به یک ابزار حیاتی برای تمامی معامله گران و یا سرمایه گذاران بازار کریپتوکارنسی مبدل میسازد. TA اطلاعات ارزشمندی را در خصوص اهداف قیمتی که تمامی افراد برای خرید یا فروش سرمایه باید به آن توجه داشته باشند فراهم میآورد. همچنین بازه زمانی ایده آل برای هولدینگ و خطرات و مزایای قابل انتظار در سرمایه گذاری را به معامله گران گوشزد میکند.
در این مقاله قصد داریم به شما در خصوص تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال توضیح داده و اصول اولیه TA در بازار رمز ارزها را به شما آموزش دهیم. بنابراین اگر میخواهید اطلاعات بیشتری در خصوص این ابزار پیش بینی قابل اطمینان به دست آورید، با ما تا پایان این مطلب همراه باشید.
تعیین محدوده انتظار
پیش از آنکه قدم را از این نقطه فراتر بگذاریم، لازم است که محدوده انتظارات خود از تحلیل تکنیکال را تعیین کنیم و با کاربردها و محدودیتهای آن در بازار ارزهای دیجیتال آشنا شویم.
در وهله نخست باید بدانیم که تحلیل تکنیکال عمدتاً در پیش بینی معاملات کوتاه مدت (به ويژه در بازه زمانی دو هفته تا یک ماه) کاربرد دارد و برای مثال نمیتوان از آن در برآورد کردن فرصتهای سرمایه گذاری بلند مدت استفاده نمود. با وجود این میتوان TA را برای تشخیص پوزیشنهای مالی ورود و خروج (قیمتهایی که در آن بهتر است اقدام به خرید یا فروش سرمایه نمایید) در هر نوع سرمایه گذاری مورد استفاده قرار داد.
ثانیاً معاملات مالی همواره با خطر متحمل شدن ضرر و زیان همراهند. تحلیل تکنیکال ابزاری برای راهنمایی سرمایه گذاران بوده و هیچ یک از قواعد آن سفت و سخت نیست. بنابراین بسیاری از استراتژیها ممکن است تحت تأثیر شرایط خارجی با شکست مواجه گردند. بنابراین لازم است که حتماً استراتژی معینی از قبل برای جلوگیری از ضرر و زیان داشته باشید و منتظر بازگشت خود به خودی قیمت سرمایه نمانید. این توصیه هم برای تریدرهای با تجربه و هم افرادی که به طور غیرحرفهای به معاملات رمز ارزها اشتغال دارند صدق میکند.
ثانیاً، بازگشت سرمایه برای معاملات کوتاه مدت عمدتاً چندان چشمگیر نخواهد بود. بنابراین اگر انتظار دارید که در مدت زمان کوتاهی بازگشت سرمایه قابل توجهی را تجربه کنید، ممکن است از سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها دلسرد شوید و چه بسا دست به اقدامات عجولانه و معاملات فکرنشده بزنید. به طور خلاصه میتوان گفت که بیشترین کاربرد تحلیل تکنیکال آن است که با استفاده از آن در مدت زمانی کوتاه بازگشت قابل قبولی را در سرمایه خود شاهد باشید.
پیش فرضهای تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال نیز همانند هر چارچوب تحلیلی دیگر، بر مبنای تعدادی پیش فرض بنا شده است. نخست آنکه بازارها همواره دستخوش کاهش قیمت بوده و بنابراین تمامی اطلاعات در دست ما در خصوص ارزهای دیجیتال بر پایه آخرین قیمت رمز ارزها خواهند بود. تحلیل تکنیکال تنها دادههای قبلی در خصوص قیمت یک سرمایه را مد نظر قرار داده و بر اساس آن تغییرات آتی در قیمت آن سرمایه را پیش بینی میکند.
ثانیاً، قیمت یک سرمایه در طول زمان عمدتاً تحت تأثیر یک روند مشخص تغییر مییابد. این بدان معناست که با ثبت و تحلیل قیمت رمز ارزها در طول یک مدت زمان مشخص (بازههای طولانیتر) میتوان یک روند یا الگوی مشخص را برای تغییرات آن به دست آورد.
اساس الگوهای شمعی یا Candlesticks در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
نمودارها پایه و اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. انواع مختلفی از این نمودارها در بحث تحلیل تکنیکال مطرح است از جمله: نمودارهای خطی، میلهای، شمعی و... . بهترین روش نمایش دادن وضعیت بازار ارزهای دیجیتال با استفاده از نمودارهای شمعی است. در تصویر نخست یک نمودار تیپیک قیمت کریپتوکارنسی و در تصویر بعدی یک ناحیه بزرگنمایی شده از یکی از Candlestick ها در نمودار شمعی را مشاهده میکنید:


ابتدا اجازه دهید معنای هر یک از این Candlestick ها را برایتان شرح دهیم. معمولاً Candlestick ها با رنگ سبز (بیانگر روند گاوی یا صعودی) یا قرمز (بیانگر روند خرسی یا نزولی) مشخص شده و از سه جزء تشکیل میشوند: بدنه (Body)، فتیله بالایی (Upper wick) و فتیله پایینی (Lower wick). بدنه قسمتی است که قیمت باز (open price) و قیمت بسته (close price) را به یکدیگر متصل میکند. فتیله پایینی (قیمت پایین) خطی است که از پایین بدنه امتداد مییابد و به همین ترتیب فتیله بالایی (قیمت بالا) نیز از بالای بدنه به سمت بالا کشیده میشود.
اکنون به تعریف هر یک از مفاهیم قیمت باز، قیمت بسته، قیمت پایین و قیمت بالا در یک بازه زمانی معین (دقیقه، ساعت یا روز) میپردازیم:
- قیمت باز (Open price) یا O: قیمتی که در ابتدای بازه زمانی باز میشود.
- قیمت بالا (High price) یا H: بالاترین قیمتی که در آن بازه زمانی ثبت شده است.
- قیمت پایین (Low price) یا L: پایینترین قیمت ثبت شده در بازه زمانی مذکور
- قیمت بسته (Close price) یا C: قیمتی که در بازه زمانی مذکور بسته میشود.
با نگاهی به candlestick سبز رنگ نمایش داده شده در دومین تصویر فوق، در مییابیم که قیمت ارز دیجیتال بیت کوین در ۴۰۸۶۲ دلار بسته شده و در طول روز به حداقل ۳۳۹۸۵۳ و حداکثر ۴۳۳۹۲ دلار دست یافته و با قیمت ۴۲۸۳۲ دلار بسته شده است.
این یک کندل استیک صعودی یا گاوی است؛ چرا که قیمت در طول این بازه زمانی افزایش یافته است (C>O). در حالی که کندل استیک قرمز رنگ بیانگر روند خرسی یا نزولی است و نشان میدهد که قیمت در طول آن بازه زمانی مشخص کاهش یافته است (C<O). این نمودارها را میتوان در فریمهای زمانی مختلف همانند ۵ دقیقه، ۳۰ دقیقه یا حتی ۴ ساعت بسته به استراتژی مد نظر تریدر مورد بررسی قرار داد.
تا اینجا دریافتیم که چگونه یک نمودار کندل استیک تیپیک برای سرمایههای کریپتو اعم از بیت کوین را تفسیر کنیم. در بخش بعدی به سراغ بخش جذابتر بازار کریپتوکارنسی میرویم و در خصوص نحوه استفاده از شاخصهایی چون محدوده حمایت یا Support zone، محدوده مقاومت یا Resistance zone و حجم معاملاتی (Volume) برای تعیین بهترین زمان برای خرید یا فروش سرمایه به شما اطلاعاتی را ارائه میدهیم.
چگونه بهترین زمان برای خرید سرمایههای کریپتو را پیدا کنیم؟
برای فهم بهتر این مطلب بهتر است ابتدا به معرفی محدودههای به کار رفته در نمودار TA بپردازیم:
محدودههای حمایت و مقاومت اساساً به نواحی مشخصی از نمودار گفته میشود که در آنها احتمال معکوس شدن روند قیمت یک سرمایه به علت فشار خرید (Buying pressure) یا فروش (Selling pressure) وجود دارد. شناخت این محدودهها به تریدرها این امکان را میدهد که از آنها به نفع خود استفاده نمایند. اکنون بگذارید برای شما نحوه کارکرد این محدودهها را توضیح دهیم.
محدوده مقاومت - سیگنال فروش
محدوده مقاومت معمولاً جایی است که روند صعودی قیمت یک سرمایه با یک تغییر جهت ناگهانی مواجه گردیده و تحت تأثیر فشار فروش معکوس میگردد. بسیاری از تریدرها از این استراتژی برای فروش سرمایههای خود در محدوده مقاومت استفاده میکنند و از همین رو سرمایه تمایل به شکستن قیمت و عبور از این محدوده مییابد. بنابراین همواره توصیه میشود که فرصتهای سودآوری را درست پیش از ورود قیمت به محدوده مقاومت دریابید.
در تصویر زیر محدوده مقاومت را مشاهده میکنید.

محدوده حمایت - سیگنال خرید
محدوده حمایت عمدتاً به قسمتی از نمودار اطلاق میشود که در آن به دنبال فشار خرید، قیمت در شرف بازگشت به قیمت پیشین خود قرار دارد. در اکثر سناریوهای مربوط به این حالت، قیمت ابتدا در محدوده مقاومت ریجکت میشود و بنابراین انتظار میرود که وارد محدوده حمایت بعدی شود. از همین رو خرید یک سرمایه در محدوده حمایت و فروش آن در محدوده مقاومت یک رویکرد ساده و آسان برای انجام معاملات است. به طور خلاصه، محدوده حمایت بهترین سیگنالی است که میتوانید از بازار دریافت کنید.
تصویر زیر ناحیه مربوط به Support zone را نشان میدهد:

علی رغم آنچه که گفتیم، بایستی به خاطر داشته باشید که اگر خط حمایت بشکند، به احتمال زیاد قیمت تا محدوده حمایت بعدی کاهش پیدا خواهد کرد. از همین رو بسیار مهم است که جلوی این امر را با استفاده از حد ضرر (Stop loss) بگیرید. حد ضرر همانطور که از نام آن برمیآید، جلوی ضرر و زیان قابل توجه تریدها را میگیرد. در حقیقت Stop loss به عنوان یک سفارش بخصوص عمل میکند و به محض اینکه سرمایه به یک قیمت مشخص رسید، آن را به فروش میگذارد.
برای مثال فرض کنید که یک تریدر تعدادی توکن دوج (DOGE) را در INR ۲۰ خریداری کرده و اردر یا سفارش حد ضرر را در INR17 ثبت نماید. در این صورت زمانی که قیمت دوج به زیر INR17 برسد، بلافاصله این توکن به قیمت غالب بازار فروخته میشود.
چگونه این محدودهها را از یکدیگر تشخیص دهیم؟
محدودههای مقاومت و حمایت اساساً توسط قیمتهای قبلی تعریف میشوند. به این معنا که بلااستثنا بالاترین سطح قیمت یک سرمایه در گذشته تحت عنوان محدوده مقاومت شناخته میشود (با این فرض که تریدرها لزوماً از فروش در آن قیمت دریافت سود داشته باشند). به طور مشابه، قیمت پایین قبلی بیانگر قیمت محدوده حمایت خواهد بود (با این فرض که تریدرهایی که قبلاً این بازه قیمت را از دست دادهاند اکنون دست به خرید خواهند زد).
شما میتوانید برای پیدا کردن محدودههای مقاومت و حمایت یک تمرین بصری ساده را انجام دهید. ابتدا مجموعه نقاطی از نمودار که در آن قیمت در تلاش است تا از آنها عبور کند، اما ناموفق است را بیابید. این نقاط به منزله محدوده مقاومت هستند. همینطور برای پیدا کردن محدوده حمایت، نقاطی که در آن قیمت در شرف سقوط است اما باز مجدداً به قیمت اولیه بازمیگردد را مشخص کنید. این ناحیه تحت عنوان محدوده حمایت شناخته میشود. حال با خطوط موازی دربردارنده این نقاط میتوانید نواحی مربوط به حمایت و مقاومت را ترسیم نمایید.
سؤال بعدی این است که چگونه بازه زمانی برای این تمرین را تعیین کنیم. منظور از بازه، حد فاصل زمانی بین ثبت قیمتهای یک دارایی است. برای مثال بازه «روزانه» در نمودار، قیمتها را در پایان ۲۴ ساعت نشان میدهد. به همین ترتیب، بازههایی معادل ۴ ساعت، ۱ ساعت، ۳۰ دقیقه و غیر از آن نیز تعریف شدهاند. معمولاً توصیه میشود که تحلیل تکنیکال خود را با بازه زمانی روزانه آغاز کنید.
شکست مقاومتی (Breakout) و شکست حمایتی (Breakdown)
زمانی که یک محدوده مشخص دچار شکست میگردد، بسته به جهتی که روند قیمت در پیش دارد با شکست مقاومتی (Breakout) یا شکست حمایتی (Breakdown) مواجه خواهیم بود. همانطور که بالاتر اشاره کردیم، معمولاً ترجیح تریدرها این است که در محدوده مقاومت سفارشات فروش خود را ثبت نمایند. اما گاهی اوقات، تحت تأثیر شرایط خارجی مانند افزایش تقاضا برای یک سرمایه یا به روز رسانیهای ماژر ممکن است سفارشات فروش سر به فلک کشیده و در نتیجه قیمت را بیش از پیش بالا ببرند. این امر به رخ دادن یک Breakout یا شکست مقاومتی میانجامد.
به طور مشابه، معمولاً سفارشات خرید در محدوده حمایت ثبت شده و به طور همزمان، برخی از تریدرها حد ضرر خود را درست اندکی کمتر از محدوده حمایت وضع میکنند. بنابراین اگر فشار فروش زیادی در محدوده حمایت وجود داشته باشد، تریدرها به این طریق از فروش بیشتر سرمایههای خود جلوگیری مینمایند.
میانگینهای متحرک (Moving averages)
هنگامی که یک بازه زمانی فرضاً ۴ ساعته از نمودار رمز ارز را برای بررسی مشاهده میکنید، بدون شک با نویزهای (تغییرات قیمت) بسیاری مواجه خواهید شد. برای اینکه بتوانید این دادههای نویزدار را فیلتر نموده و روند قیمت را به شکل واضحتری مشاهده کنید، احتیاج به میانگینهای متحرک خواهید داشت. این MA ها یا Moving average ها بر دو نوعند: میانگینهای متحرک ساده (SMA) و میانگینهای متحرک نمایی (EMA).
SMA به طور ساده متوسط قیمتهای یک رمز ارز را در طول یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. کارکرد EMA نیز عمدتاً همین است؛ با این تفاوت که به دادههای قیمت اخیر وزن بیشتری داده و درنتیجه EMA در پاسخ به تغییرات اخیر قیمت (دادههای جدید) واکنش بیشتری را نشان میدهد. از هر دو این میانگینها برای تعیین روند یک سرمایه ارز دیجیتال استفاده میشود. با این حال مهمترین کاربرد MA در تعیین سطح حمایت و مقاومت بر روی نمودار مطرح است. پرکاربردترین میانگینهای به کار رفته مربوط به روزهای ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ بوده و هرچه MA طولانیتر باشد مطرح کننده روندهای طولانیمدتتر خواهد بود. در مجموع، زمانی که فراز و فرود یک سرمایه به خودی خود شدید است، این میانگینهای متحرک به ساده سازی نمودار قیمتها کمک شایانی خواهند کرد.
نحوه استفاده از میانگینهای متحرک
همانطور که در بالا گفتیم، میانگینهای متحرک میتوانند به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت تعریف شوند. در روندهای صعودی، MA ۲۰ روزه، ۵۰ روزه یا ۱۰۰ روزه به عنوان سطح حمایت برای ارز دیجیتال شناخته میشوند. این بدان معنی است که قیمتها عموماً در بالای سطح میانگین MA قرار میگیرند.
تریدرها میتوانند از این اطلاعات برای ورود به یک معامله با این امید که قیمتها در آینده نزدیک افزایش خواهد یافت استفاده کنند. در تصویر زیر نمودار میانگین متحرک ۲۰ روزه برای ارز دیجیتال کاردانو (ADA) را مشاهده میکنید. دقت داشته باشید که فلشها مربوط به ناحیه حمایت و بازگشت قیمتها به حالت قبلی هستند.

علی رغم آنچه که گفتیم، این بدان معنا نیست که قیمت لزوماً متناسب با MA تغییر خواهد کرد. همواره ممکن است سیر قیمت از حد میانگین عبور کرده و یا حتی پیش از رسیدن به آن معکوس گردد. به عنوان یک قانون کلی، اگر قیمت بالاتر از MA باشد، یک نمودار صعودی خواهیم داشت و در صورتی که قیمت زیر میانگین متحرک باقی بماند، نمودارمان نزولی خواهد بود.
کراس اور
کراس اور به موقعیتی گفته میشود که در آن دو میانگین متحرک در یک نمودار واحد وجود داشته و یکی از آنها از بالا یا پایین دیگری عبور میکند. معمولاً در کراس اور از MAهای ۲۰ و ۵۰ روزه استفاده میشود؛ اما بسته به تجربه تریدر میتوان از میانگینهای دیگری نیز استفاده نمود. برای مثال، اگر یک میانگین کوتاهتر (مثلا 20 روزه) از بالا یک میانگین بلندتر را قطع کند، به آن تقاطع طلایی (Golden cross) گفته میشود. تقاطع طلایی یک سیگنال متوسط خرید بوده و بیانگر آن است که سرمایه روندی گاوی دارد و انتظار میرود که قیمتها بیش از پیش افزایش یابند. در تصویر زیر نمونهای از تقاطع طلایی را در نمودار توکن ADA مشاهده میکنید:

به همین ترتیب در صورتی که یک میانگین کوتاهتر یک میانگین بلندتر را از پایین قطع کند، به آن تقاطع مرگ گفته میشود که همانطور که از نام آن برمیآید یک سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
جمع بندی
در این مقاله به طور خلاصه در خصوص تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال صحبت کرده و به شما اصول اولیه TA را شرح دادیم. به یاد داشته باشید که تحلیل تکنیکال مبحثی بسیار وسیع است و درنتیجه امکان آموزش آن در یک جلسه وجود ندارد. شما میتوانید برای درک بهتر مطالب ذکر شده در این مقاله به افراد متخصص در زمینه تحلیلهای مالی مراجعه کنید و از آنها راهنمایی بیشتری بخواهید.
در این مقاله مشاهده کردیم که چگونه میتوان نمودارهای شمعی را به طور صحیح تفسیر نمود. همچنین نقش محدودههای مقاومت و حمایت را در تعیین پوزیشنهای مالی خرید (ورود) و فروش (خروج) دریافتیم. در نهایت نیز با میانگینهای متحرک به عنوان ابزاری برای درک بهتر روند کلی یک ارز دیجیتال آشنا شدیم. استفاده از این ابزارها به شما در دریافت نتیجه بهتر از معاملات کوتاه مدت کمک شایانی خواهد کرد.
امروزه اندیکاتورهای متعددی برای تحلیل تکنیکال رمز ارز معرفی شدهاند و شما میتوانید از آنها برای فعالیت آگاهانه و همراه با فکر در بازار کریپتوکارنسی بهره جویید. بررسی تمامی این اندیکاتورها در این بحث نمیگنجد و این ابزارها سزاوار توضیحات مجزای خود خواهند بود.
در نهایت به یاد داشته باشید که مطالب آورده شده در اینجا صرفاً جهت آشنایی بیشتر شما با اصول اولیه تحلیل تکنیکال بازار رمز ارزها بوده و نمیتوان آن را به عنوان پشتوانهای برای سرمایهگذاریهای مالی قلمداد کرد.
بنابراین اگر قصد ورود به بازار ارزهای دیجیتال یا ارتقای جایگاه خود در این بازار را دارید، حتماً از نظرات کارشناسی مشاوران مالی در کنار دانش خود استفاده نموده و پیش از هر اقدامی بکوشید تا جای ممکن اطلاعاتتان را در زمینه کریپتوکارنسی بالا ببرید. تنها در این صورت است که قادر خواهید بود سرمایه گذاری پرسودی را در بازار پر فراز و فرود کریپتو برای خود رقم زده و از متحمل شدن ضرر و زیان غیرضروری در امان بمانید.